کانی مگ، سیاوش پورعلی-در شرایطی که روابط مالی ایران با جهان مسدود شده است به خودکفایی برسیم و مراکزی هم به این منظور به نام پارک علم و فناوری در ایران مشغول به کار شدهاند. این مراکز، سعی دارند که با حمایت از افرادی که در هر زمینه نوآوری به وجود میآورند، بتواند نقش تعیین کنندهای در تولید و صنعت ایفا کنند و در ادامه کمک حال وضعیت اقتصاد کنونی کشور باشند.
اقتصاد دانشبنیان در کشورهای درحال توسعه نقش مهمی را برعهده دارد. چون ایجاد انگیزه و اهمیت دادن به کارآفرینان جوان و آنهایی که به نوعی میتوانند در بهبود وضعیت بازار و همچنین کاهش هزینههای مصرف کننده تاثیر داشته باشند، میتواند دروازهای به پیشرفت صنایع و کسب و کارها بگشاید. از این رو نوآوری و کارآفرینی و اختراع میتواند موتور محرک یک اقتصاد پویا باشد. در حوزهای مانند معادن ایران که نیاز به یک پوست اندازی دارند، میتواند نقش مهمی را بر دوش بکشد. باتوجه به وضعیت کنونی معادن ایران که در بسیاری از آنها همچنان از دانش و روشهای سنتی استفاده میشود، اهمیت دادن به اقتصاد دانشبنیان میتواند دوران جدیدی را در این صنعت رقم بزند.
یکی از اعضای اتاق بازرگانی معتقد است«اقتصادی که ما آن را دانشبنیان میخوانیم، میتواند یکی از ارکان اصلی علم اقتصاد باشد، زیرا اقتصاد زمانی میتواند پیشرفت کند که همواره در آن نوآوری و کارآفرینی وجود داشته باشد. همچنین از سوی مسولان هم حمایت بشود، اقتصاد دانشبنیان میتواند در پیشرفت صنایعی مانند معادن تاثیر مثبتی داشته باشد.
مسعود دانشمند، تحلیلگر و کارشناس اقتصادی و عضو اتاق بازرگانی در پاسخ به این سوال که اقتصاد دانشبنیان چه تاثیری میتواند در آینده اقتصاد یک کشور درحال توسعه داشته باشد، میگوید: «اقتصاد نوآوران یا همان که در ایران به آن اقتصاد دانشبنیان میگوییم. در همه کشورها لازمه پیشرفت و توسعه است و این مورد میتواند در کشورهای در حال توسعه مانند ایران برای رسیدن به اهداف اقتصادی و پایین آوردن هزینههای صنایع و تولیدیها منجرب بشود. در این خصوص باید به این نکته هم اشاره کنیم که متاسفانه در ایران هنوز به جایگاهی که در اقتصاد دانشبنیان میخواستیم نرسیدهایم آن هم به دلیل اینکه اختراعات بدون در نظر گرفتن صرفه اقتصادی وارد بازار میشوند که نهتنها باعث توسعه یافتگی اقتصاد و صنعت کشور نمیشود بلکه اثرات مخربی هم به همراه دارد زیرا اجازه رشد به کارآفرینان و آنانی که با نوآوری میخواهند تاثیری در اقتصاد داشته باشند سد میکند و باعث هدر رفت سرمایهای که به این موضوع اختصاص داده بودن میشود.»
او در خصوص اینکه اقتصاد دانشبنیان چگونه میتواند کشور را به اقتصاد مقاومتی نزدیک کند، ادامه میدهد: «بسیاری از کشورهایی که توانستهاند به رشد اقتصادی برسند به اقتصاد دانش بیان اهمیت دادهاند. برای بومی کردن صنایع و تولید داخلی ما نیاز به حمایت از نوآوری و کارآفرینانی داریم تا ایران را از سایر کشورها بینیاز کنند. به نظر مهمترین رکن اقتصاد مقاومتی میتواند، اهمیت دادن به اقتصاد دانشبنیان باشد. متاسفانه آنچنان که باید در کشور جدی گرفته نشده است. این موضوع میرساند مراکزی که به همین دلیل و برای حمایت از افرادی که میکوشند سهمی در پیشرفت اقتصاد کشور داشته باشند یا سرخورده بشنود و یا به کشورهای دیگر مهاجرت کنند. به عنوان مثال در این زمینه میتوانیم به وضعیت معادن ایران اشاره کنیم که با نوآوری در تاسیسات، ماشینآلات و ادوات استخراج نهتنها از سایر کشورها پیشی بگیریم بلکه میتوانیم با صادارت مواد استخراج شده، سرمایه ارزی خوبی را وارد کشور کنیم. همانطور که اشاره کردیم این موضوع نیاز به حمایت و سرمایه گذاری دارد. حالا این مثال در خصوص معادن را میتوان در مورد خودروسازی، صنعت فولاد، تولید لباس و … هم بزنیم زیرا اقتصاد دانشبنیان در صورتی که به تکامل برسد هر چیزی که به اقتصاد مربوط میشود را زیر چتر خود میگیرد.»
دانشمند در مورد مراحل به ثمر رسیدن یک اختراع که با نوآوری و کارآفرینی قرار است به بازار عرضه شود خاطرنشان میکند: «قبل از هرچیز باید بدانیم که یک محصول دانش بنیان که با چاشنی نوآوری و کارآفرینی قرار است در بازار عرضه شود دارای چه خصوصیاتی است و آیا در ایران چنین مراحلی طی میشود. در اولین قدم فکر یک ایده خلاقانه باید در ذهن فردی که در مورد خاص اشراف کامل دارد بر اساس تجاربی که کسب کرده است ایجاد شود. که نقش دانش و همچنین تشویق افراد به پیدا کردن راههای جدید میتواند تاثیرات مثبتی در این مورد به همراه داشته باشد. در قدم دوم فرد خلاق باید مدل اختراع خود را بسازد و با کار کردن بر روی آن نقاط قوت و ضعف آن را بیابد و شاید مدت زمان زیادی باید برای پوشاندن نقاط ضعفش وقت صرف کند. در گام سوم که به نظر من یکی از مهمترین موارد محسوب میشود مطالعات و ارزیابیهایی است که عیار اختراع یا تئوری را مشخص میکند و آن این است که آیا این محصول صرفه اقتصادی دارد و آیا در بازار مصرف کنندهها از آن استقبال میکنند یا خیر زیرا در برخی مواقع میبینیم که یک محصولی که در حوزه اقتصاد دانشبنیان ساخته شده است صرفه اقتصادی ندارد ولی میلیاردها تومان بر روی آن سرمایهگذاری میشود. مرحله چهارم که باید با توجه به سه مرحله اول انجام شود مرحله تولید انبوه محصول است که با توجه به مرحله سوم انجام میگیرد. باید به این نکته هم اشاره کنیم که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه مرحله سوم حذف میشود و در نتیجه محصولی به بازار میآید که مصرف کننده به آن اهمتی نمیدهد.»
این عضو اتاق بازرگانی با تاکید بر حمایت از نخبههای دانشگاهی برای پیشبرد اهداف اقتصاد دانش بنیان در پایان میگوید: «باتوجه به اینکه یک فرد مخترع لزوما نباید یک فرد آکادمیک باشد ولی با تشویق دانشجویان دانشگاههای فنی و صنعتی میتوانیم به نتایج درخشانی دست پیدا کنیم. در بسیاری از موارد به دلیل اینکه به اقتصاد دانشبنیان یا همان اقتصاد نوآوران توجه لازم نمیشود. بودجه اندکی که وجود دارد نمیتواند جوابگوی طرح یک دانشجوی نخبه باشد. در نتیجه این نخبه از ایران مهاجرت میکند و طرح خود را در کشوری که توانایی سرمایهگذاری دارد ثبت میکند. از این رو ما با فرار مغزها روبهرو هستیم. لازمه یک اقتصاد پویا و رو به پیشرفت به وجود آوردن بستری برای رشد افراد خوش فکر است و اقتصاد دانش بنیان در صورتی که از همه جناحها حمایت بشود میتواند در بسیاری از صنایع مانند خودروسازی، معادن، کسب و کارهای نوین و … گره بسیاری از مشکلات را بگشاید. نباید فراموش کنیم که با توجه به هوش بالای دانشجویان و کارآفرینان ایرانی پتانسیل بالایی برای ثبت طرحهای جدیدی که بتواند با کشورهای پیشرفته برابری کند وجود دارد با توجه به مهاجرت بسیاری از نخبههای دانشگاهی ولی باز هم ایران برای پیشرفت در حوزه اقتصاد دانشبنیان توانایی بالایی دارد.»