اقتصاد درون‌زا عامل رشد مزیت‌های اقتصادی کشور است
اقتصاد درون‌زا عامل رشد مزیت‌های اقتصادی کشور است

کانی مگ، جعفر گودرزی- چالش‌های اقتصادی کشور در یک دهه اخیر مشکلات عدیده‌ای را برای تمامی صنایع به وجود آورده است.بسیاری از کارشناسان معتقدند که، برای جلوگیری از هر گونه بحران اقتصادی باید بر اقتصاد درون‌زا و مقاوم در برابر کنش‌های خارجی داشت؛ اما این واکنش‌ها مختص دورانی نیست که کنشی خارجی اقتصاد یک  کشور […]

کانی مگ، جعفر گودرزی- چالش‌های اقتصادی کشور در یک دهه اخیر مشکلات عدیده‌ای را برای تمامی صنایع به وجود آورده است.بسیاری از کارشناسان معتقدند که، برای جلوگیری از هر گونه بحران اقتصادی باید بر اقتصاد درون‌زا و مقاوم در برابر کنش‌های خارجی داشت؛ اما این واکنش‌ها مختص دورانی نیست که کنشی خارجی اقتصاد یک  کشور را تحت تاثیر قرار داده است. بلکه باید اقتصاد به اندازه‌ای مقاوم باشد که از هیچ کنشی تاثیر نپذیرد. دکتر بیژن عبدی اقتصاددان کشورمان معتقد است در پیاده سازی اقتصاد درون‌زا در کشور با چالش‌های جدی رو به رو هستیم. مشروح گفتگوی با وی را در ادامه می‌خوانید.

باتوجه به مشکلات ارزی کشور همچنان شاهد ورود کالاهای غیرضروری هستیم. این موضوع تا چه میزان با الگوهای یک اقتصاد درون‌زا در تضاد است؟

در موضوع واردات کالا نگاه‌های مختلفی وجود دارد؛ اما تاز مانی که اراده جدی برای تغییر رویه به وجود نیاید همواره نگاه‌ها به سمت گسترش واردات است. تا زمانی که پاسخ‌های نیاز جامعه با واردات داده شود، اقتصاد درون‌زا شکل نمی‌گیرد. متاسفانه ثمرات این کار از بین رفتن مزیت‌های نسبی در اقتصاد کشور است.

چگونه می توان از این موضوع جلوگیری کرد؟

با اجرای بندهای اقتصاد مقاومتی و حرکت به سوی یک اقتصاد درو‌ن‌زا به راحتی می‌توان تولید را رونق بخشید. بیش از صد سال است که نگاه سرمایه‌داری در جهان از بین رفته؛ اما متاسفانه جریان نئوکلاسیک‌ها در کشور باعث ایجاد آسیب‌های جدی به بخش تولید شدند. نئوکلاسیک با ابزارهایی مانند نرخ بهره، ترخ تعرفه‌ها و … بازی می‌کنند و با شعار به اصطلاح کوچک سازی دولت قدم به سوی کم کردن تولید بر می‌دارند. زیرا در این نظام نگاه سرمایه‌داری بر نظام تولید حکومت می‌کند. اقتصاد مقاومتی نقطه مقابل این جریان است. در شرایط کنونی باید به فکر تنوع بازار، ایجاد بازارهای جدید جهانی، ایجاد تنوع در قراردادهای مختلف، خلق مزیت‌های نسبی و … باشیم.  در این شرایط است که می‌توان قراردادهای مالی و پیمانی دوجانبه با کشورهای مختلف امضا کرد و نگاه برون گرایانه اقتصادی داشت.

مهمترین چالش‌های اجرا نشدن اقتصاد مقاومتی در کشور چیست؟

با فضای کسب و کار موجود، اقتصاد مقاومتی محقق نمی‌شود. باید برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی، دستگاه‌های دولتی با یکدیگر هماهنگ شوند. سیستم بانکی باید هماهنگ و همگرا با اقتصاد مقاومتی و تولید شود و با ایجاد تحول در سیستم مالیاتی و سیستم یارانه‌ای، می‌توانیم به اقتصاد درون‌زا برسیم. باید زیرساخت‌های دستیابی به اقتصاد مقاومتی فراهم شود.

آیا ورود سرمایه‌گذاران خارجی به کشور و حضور آنها در بازارهای داخلی می‌تواند نقطه مقابل اقتصاد مقاومتی باشد؟ در غیر این صورت چه نقشی خواهد داشت؟

 بدون شک سرمایه‌گذار خارجی هم به دنبال منافع خود است و برای نجات اقتصاد ایران سرمایه‌گذاری نمی‌کند؛ اما باید از چنین ظرفیت‌های برای رشد اقتصاد کشور و حرکت به سمت اقتصادی برون نگر استفاده کنیم. اقتصاد درون‌زا نیاز به برون‌نگری هم دارد.اقتصاد مقاومتی زمانی محقق می‌شود که همزمان با حرکت به سمت اقتصاد درون‌زا الگوهای اقتصادی برون‌نگر را هم داشته باشیم.

در سال‌های گذشته کشورمان از رکود اقتصادی و تورم بسیار بالایی رنج می‌برد، متاسفانه این موضوع همچنان ادامه دارد. به نظر شما حرکت در مسیر الگوهای اقتصاد مقاومتی می‌تواند نسخه‌ای برای التیام دردهای اقتصادی کشور باشد؟

 اگر به بندهای ابلاغ شده اقتصاد مقاومتی توجه شود قطعا شرایط اقتصادی دچار تغییر می‌شود. رهبر معظم انقلاب در صحبت های خود تاکید داشتند که جوان ایرانی می‌تواند به فناوری ساخت موشک دست پیدا کند. با توجه به اینکه فناوری ساخت موشک به لطف همین جوانان صورت می‌گیرد در نتیجه می‌توان سایر بخش‌های صنعت را هم به دست همین جوانان بهبود ببخشیم؛ اما باید شرایط و موقعیت‌ها درست در نظر گرفته شود. برای مثال در صنعت خودروسازی طی سال‌های اخیر تکیه بر سرمایه‌گذاری خارجی و اصرار بیش از حد برای همکاری با شرکت‌های خارجی باعث شد تا جوانی که توان ساخت موشک دارند، همچنان بر خودروهای قدیمی خارجی  سوار شوند. این نگاه در صنعت خودرو ما را تبدیل به یک مونتاژ کار کرده است. در تمامی صنایع اعم از خودرو، معدن، حتی کشاورزی، قراردادهای همکاری دو سویه و همراه با انتقال تکنولوژی روز باشد.

 نه اینکه محصولات خارجی کشورمان را به یک بازار مصرفی تبدیل کنند و در بخش معدن هم مواد معدنی به صورت خام از کشور خارج شود. در قرار دادها باید منعقد شود که همراه با انتقال تکنولوژی باید به میزان ذخایر نیز توجه کرد. باید تولیدات در بازارهای خارجی حداقل ۷۰ درصد به فروش برسد نه اینکه هر چه تولید می شود در کشور مصرف شود و در صورت  صادرات هم آنقدر میزان آن کم باشد که هیچ تاثیری در اقتصاد کشور نداشته باشد. باید توجه داشت که با الگوهای اقتصاد مقاومتی می‌توان  بحران رکود را پشت سر گذاشت. بحث خروج از رکود به عنوان نکته‌ای کلیدی باید مورد توجه قرار گیرد و بررسی شود که مشکل صنایع ما در حوزه رکود کجاست. دولت باید با حمایت از صادرات کالاها را با قیمت مناسب‌تری برای مشتری برون مرزی با تکیه بر کیفیت صادر کند که مستلزم سرمایه‌گذاری در حوزه تحقیق و توسعه است. لازمه تحقق این مهم، در گام نخست به صحنه آوردن مردم به ویژه در صحنه اقتصاد مقاومتی است. مردم ثابت کرده‌اند که در صحنه جنگ و مقاومت به خوبی عمل کرده‌اند و بدون حضور آنها، عملاً اقتصاد مقاومتی تحقق واقعی نمی‌یابد. هرآنچه باعث شود تا مردم در صحنه حضور نیابند عملاً مانعی در مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی است.

مردم می‌توانند عاملی در ایجاد یک اقتصاد درون‌زا باشند؟

بله. به این صورت که دیدگاه سنتی و مدرن درباره ی رشد اقتصادی بسیار متفاوت است. از دید سنتی، رشد محصول ناخالص ملی در نتیجه ی اثرات بلند مدت افزایش حجم سرمایه، گسترش نیروی کار و تغییر فناوری به شکل خنثی، تحت شرایط رقابتی به طور متعادل اتفاق می‏افتد. به این دلیل که عوامل سرمایه و نیروی‏ کار تقریباً در همه‌ی موارد، از بازدهی نهایی یکسانی برخوردارند، جابه جایی تقاضا برای آنها و حرکت منابع از یک بخش به بخش دیگر نسبتاً بی‌اهمیت قلمداد می‏‌شود. در حالی‏که در دیدگاه مدرن، رشد اقتصادی به صورت جنبه‌‏هایی از دگرگونی ساختار تولید در نظر گرفته می‏‌شود که باید پاسخگوی تقاضای در حال تغییر باشد و استفاده از فناوری را به شکل درون‌‏زا سودمندتر کند. در مقابلِ الگوی تجارت منتهی به رشد، الگوی تولید ناخالص داخلی منتهی به تجارت قرار دارد. به دنبال مطرح شدن نظریه‌ی جدید رشد و تاکید آن بر بازدهی صعودی و فعالیت‏‌های تحقیق و توسعه به عنوان سرچشمه‏‌های رشد درون‌‏زا، در اقتصادهای در حال رشد که برخوردی دقیق‏تر از مزیت‌‏های نسبی پویا مطرح شده است. این امر پیامدهای مهمی برای سیاست صنعتی و تجاری دارد، اما نتیجه‏‌گیری‌‏ها بنابر مقدماتی که مدل‌‏های گوناگون، روی آنها بنا شده است، متفاوت است. آزادسازی بیشتر ممکن است به بدتر شدن نرخ رشد اقتصادی کشور منتهی شود، اگر پس از آزاد سازی، بخشی با خصلت تحقیقاتی خوب، به رغم انتشار تکنولوژی، در اثر رقابت بین‌‏المللی از میان برود.

برای داشتن اقتصاد درون‌زا چه باید کرد؟

در درون‌‌زایی اقتصاد سه مؤلفه اصلی شامل اقتصاد دانش‌بنیان، تقویت نظام مالی و کاهش وابستگی بودجه نفت مدنظر است. این سه مؤلفه ارتباط متقابل با یکدیگر دارند؛ به طوری که با تقویت اقتصاد دانش‌بنیان و تولید محصولات دانش‌محور برای صادرات به افزایش سهم صادرات غیرنفتی از صادرات کل کشور منجر می‌شود و نیاز کشور به درآمدهای ارزی نفتی کاهش می‌یابد. درآمدزایی ناشی از فعالیت‌های دانش‌بنیان می‌تواند به تقویت تجهیز منابع بازارهای مالی نیز کمک کند. همچنین تقویت نظام مالی کشور شرایط لازم برای حمایت مالی از فعالیت‌های دانش‌بنیان را فراهم می‌آورد و از این طریق اقتصاد دانش‌بنیان کشور تقویت می‌شود. همچنین تقویت نظام مالی کشور به حمایت از فعالیت‌های اقتصادی منجر می‌شود. با رونق فعالیت‌های بخش خصوصی پایه‌های مالیاتی بهبود پیدا می‌کند و سهم مالیات در بودجه دولت افزایش خواهد یافت. کاهش سهم نفت در بودجه دولت نیز به ترغیب دولت به افزایش کارایی خود و حمایت از فعالیت‌های دانش‌بنیان و تقویت نظام مالی منجر خواهد شد.

دولت در ابتدا بسترها و زیرساخت‌های لازم را برای درون‌زایی اقتصاد فراهم کند. هرچند در مراحل ابتدایی و به صورت کوتاه‌مدت این حجم سرمایه‌گذاری به کاهش برون‌گرایی اقتصاد خواهد شد، اما در بلندمدت با شکوفایی حوزه درون‌زایی اقتصاد، برون‌گرایی آن نیز تقویت خواهد شد. همچنین لازم است دولت با سیاست‌های مناسب رقابت پذیری صادرات ایران را افزایش دهد و از سوی دیگر حاشیه سود مناسبی برای صادرکنندگان از طریق ایجاد فاصله بین شاخص قیمت کالاهای وارداتی و صادراتی ایجاد کند. افزایش نرخ ارز حقیقی دیگر سیاستی است که دولت در کوتاه‌مدت می‌تواند به آن متوسل شود، اما در بلندمدت باید از فشار بر افزایش این متغیر صرف نظر شود. مهم است که توجه شود که هزینه‌های تحقیق و توسعه صرفاً زمانی که به محصول یا خدمت منجر شود، می‌تواند در راستای برون‌گرایی اقتصاد مفید واقع شود.