کانیمگ، عاطفه عبدالهی- مهمترین مشکل بخش استخراج در حوزه معدن، استفاده نکردن از تخصص افراد متخصص در این زمینه است. در سالهای اخیر با رشد دانش در حوزههای مختلف صنعت، فعالیت شرکتهای دانشبنیان در این حوزه به یک نیاز تبدیل شده است. صغری جلیلی، مدیر و مؤسس شرکت دانشبنیان زمین معدن طارُم معتقد است« اگرمعدنی در […]
کانیمگ، عاطفه عبدالهی- مهمترین مشکل بخش استخراج در حوزه معدن، استفاده نکردن از تخصص افراد متخصص در این زمینه است. در سالهای اخیر با رشد دانش در حوزههای مختلف صنعت، فعالیت شرکتهای دانشبنیان در این حوزه به یک نیاز تبدیل شده است. صغری جلیلی، مدیر و مؤسس شرکت دانشبنیان زمین معدن طارُم معتقد است« اگرمعدنی در کشورهای پیشرفته به استخراج صد درصد میرسد، همان معدن در ایران استخراج ده درصدی دارد.» در ادامه مشروح صحبتهای وی را بخوانید.
مهمترین حوزه فعالیت شرکت شما چیست؟ کمی درمورد زمینههای فعالیت و تجارت خود بگویید؟
شرکت دانشبنیان زمین معدن طارُم، در سال ۹۹ افتتاح شده است. کمتر از یک سال پس از تأسیس، در دسته شرکتهای دانش بنیان قرار گرفتیم. از آن زمان تا کنون فعالیتهای مناسبی داشتهایم.حوزهی فعالیت شرکت توزیع مطالعات اکتشافی زمین شناسی، صنایع معدنی، آب و پسماند است. شاید مهمترین کار ما نسبت به دیگر شرکتها، اکتشاف ژئوفیزیکی آب به صورت عمومی وتخصصی در استان زنجان است که باعث شده فعالیت خود را در استانهای مجاور توسعه بدهیم ؛ به طوری که تا پیش از این و تاکنون فعالیت ژئوفیزیکی در حوضهی آب شناخته نشده بوده است؛ اما اکنون در دور افتادهترین روستاهای زنجان، با فرایندهای اکتشاف آب توسط مطالعات ژئوفیزیکی آشنایی دارند و این امر باعث شده است که جلوی بسیاری از ضررها و زیانها گرفته شود.
به عنوان یک شرکت دانشبنیان بفرمایید عمده مشکلات و چالشهای شرکتهای دانشبنیان معدنی چیست؟
چالشهایی که وجود دارد در حال حاضر فقط مختص شرکتهای دانشبنیان نیست و همهی ما به خاطر مشکلات اقتصادی، اجتمایی و فرهنگی که در جامعه وجود دارد مشکلات بسیاری را تحمل میکنیم. شاید بتوان گفت این چالشها برای شرکتهای دانشبنیان از یک جهاتی خوب است؛ اما در جاهایی دیگر چالشها باعث به وجود آمدن مشکلاتی میشوند. خوب بودن از این لحاظ که این یک شرکت نوپا است و میخواهد تولیدات جدید و تکنولوژی جدیدی را ارائه دهد، آنها از لحاظ مالیات سالیانه تا چند سال معاف هستند، در قراردادها میتوانند بدون رتبه بندی شرکت کنند، تیمهای بومی در گرفتن قراردادها در اولویت هستند، نرخ پیمانکاری آنها محاسبه نمیشود، همانند کارخانههایی که در محل ثابت هستند. اینها امتیازات شرکتهای دانشبنیان هستند، اما در عمل بعضی موارد آنها برای ما اجراء نمیشود.
خیلی سخت میتوانیم وارد بازار کار شویم؛ زیرا به هرحال تعداد زیادی شرکتهای دولتی و خصوصی بزرگتر هستند که ممکن در این زمینهها فعالیت داشته باشند و قراردادهای طولانی و پیوستهای دارند و رقابت دشواری را برای ما رقم میزنند. هرچند که خروجی خوبی ندارند و همچنان از روشهای سنتی استفاده میکنند و نوآوری خاصی درکارشان مشاهده نمیشود. قصد ندارم که بگوییم کار نمیکنند ولی این شرکتهای دانشبنیان با تلاش خودشان را به این سطح رساندهاند؛ چه در زمینههای ساخت ماده جدید، چه ایجاد روشهای مطالعاتی جدید، آیتی، کشاورزی، انجام پروژهها با قیمت مناسبتر و صادقانه برخورد کردن با ارباب رجوعها، خودشان را اثبات کردهاند، اما با این وجود رقابت برای شرکت دانشبنیان دشوار است.
با وجود نرخ تورم بالا، خرید تجهیزات برای شرکتهای دانشبنیان چه از بازارهای خارج و چه بازارهای داخلی به سختی صورت میگیرد. گاهی پیش آمده است قصد توسعه پروژهها مطرح شده است و ایجاد یک شرکت دانشبنیان دیگر پیش آمده است، اما به دلیل گران بودن تجهیزات متوقف و ادامه نیافته است. تسهیلات به آسانی در اختیار ما قرار نمیگیرند، تسهیلاتی که در اختیار شرکتهای دانشبنیان قرار میگیرد مانند تسهیلات ۴، ۹ و ۱۲درصد ، بعد از مدتی تنفس، قسطهای سنگینی را دارند.
یه نظر شما شرکتهای دانش بنیان تا چه میزان میتوانند بر توسعه معدن و صنایع معدنی تأثیر بگذارند و آیا اصلاً میتوانیم در این حوزه فعالیت کنند؟
بله قطعاً میتوانند فعالیت کنند. من نمونه شرکت دانشبنیان هستم که در حال حاظر در حوضهی معدن فعالیت میکنم، ولی متاسفانه به دلیل رقابت سخت و وجود مافیا، به ما اجازه و فرصت کار داده نمیشود و پیشرفت را برایمان به کندی ایجاد میکند. میتوانم بگویم که اگر پروژههایی که در حوزه کاری من هستند به شرکت ما سپرده میشد، جلوی خیلی از هزینههای اضافه، خطاها و نتیجههای غلط گرفته میشد.
یکی از مواردی که در بازار صنایع معدنی پر اهمیت است استحصال عناصر نادر خاکی هست. کشورهایی خاک ایران را به ارزانی خریداری میکنند و از هزار تن خاک با ارزش خریداری شده از کشور ما، این عناصر را فرآوری میکنند و هر گرم آن را به قیمتهای بالا، به کشور خودمان میفروشند! چرا ما از دانش شرکتهای دانش بنیان برای فرآوری خاکمان استفاده نمیکنیم؟
به نظر شما مهمترین مشکلات و چالشها در حوزه اکتشاف معدنی کشور چیست؟
بالغ بر ۶۰ تا ۷۰درصد معادن استان زنجان کار نمیکنند به علت مواردی مانند مزایده، بلوکه شدن، گونهای ممنوع القطع و مواردی از این دست قبیل. در واقع میتوان گفت یکی از بزرگترین معضلات جامعهی معدنی وجود گونهای ممنوع القطع هست. ارائه راهکارهای مناسب هماهنگ با فعالیتهای معدنی در کنار حفظ محیط زیست میتواند چارهی این مشکل باشد و با حمایت سازمان منابع طبیعی، وزارت صنعت و معدن و تجارت و همچنین سازمان محیط زیست، ثبت محدودههای معدنی را آسانتر کرد.
شرکتهای دانشبنیان چگونه میتوانند برای برون رفت از این چالشها راهکار ارئه نمایند؟
در حوضهی اکتشاف، توزیع کارهای تخصصی، ارائه روشهای جدید توسط دستگاههای جدید. بهتر است دولت به شرکتهای دانشبنیان همانند سایر شرکتهای بزرگ اعتماد کند و به آنها حداقل یکبار فرصت اثبات خودشان را بدهد. مثلا در استان زنجان بومیسازی پروژهها در نظر گرفته نمیشود و در این استان با وجود چندین شرکت دانشبنیان پروژهها به سایر استانها واگذار میشود.
به نظر شما در حوزه استخراج مواد معدنی با چه مشکلاتی رو به رو هستیم؟
با توجه به این که تخصص شرکت ما در زمینه اکتشاف هست شاید نتوانم به خوبی و با تخصص در این زمینه اظهار نظر کنم، اما فکر میکنم گرانی تجهیزات از بزرگترین معضلات این بخش است. مثلاً قیمت تمام شدهی یک معدن چهار میلیارد است؛ اما قیمت تجهیزات استخراج همین معدن حدود ده میلیارد برآورد میشود. گاهی مالک پروانه بهرهبرداری و مجوز استخراج دارد، اما به دلیل عدم تمکن مالی نمیتواند استخراج کند. یکی دیگر از مشکلات این بخش دلالی است. به جای اینکه کار در اختیار تحصیل کردههای این بخش قرار بگیرد توسط دلالها تخصصشان خریداری میشود.
مهمترین فناوریها و تکنولوژیهایی که در حوزه اکتشاف و استخراج مواد معدنی در جهان استفاده میشود، چیست؟ چقدر کشورمان به سمت استفاده از تکنولوژی در این بخشها حرکت کرده است؟
باید رک بگویم که سطح تکنولوژی در معادن بزرگ جهان اصلاً با کشور ایران قابل مقایسه نیست، تجهزاتی مثل حمل بار توسط ماشینهای عظیم الجثه که شاید ما در کشورمان در یک یا دو معدن چنین ماشینی داشته باشیم. مواد آتشباری جدیدی که کمترین آسیب را به محیط زیست وارد میکند و خیلی خوب نتیجه میدهد. وسایل حمل و نقل مناسب که در درهمان معدن خردایش و فراوری ابتدایی را انجام میدهد و بعداً آنها را به کارخانههای فراوری میفرستد، در صورتی که ما هنوز در کشورمان از روشهای سنتی استفاده میکنیم. در کشورهایی مثل چین و استرالیا که از لحاظ معدن و صنایع معدنی در سطح بالایی در جهان قرار دارند روشهای استخراج کاملاً مکانیزه شده است و حضور افراد هیچ دخل و تصرفی در کار ندارد. شاید شما بگوید که حذف کارگران باعث بیکاری میشود، ولی باید بگویم با مکانیزه کردن معادن میتوان جلوی مرگ و میر افراد را توسط ماشنآلات سنگین و قدیمی گرفت، این ماشینآلات علاوه بر غیر ایمنی بودن هزینههای هنگفتی را بر دوش سرمایهگذاران ومالکان قرار میدهد. همچنین از طریق سرمایه به دست آمده میتوان کارگاهها و سایر صنایع دیگر را راهاندازی و ایجاد اشتغالزایی کرد.
از نظر من مهمترین مشکل حوزه معدن این است که کارهای اکتشافی به صورت تخصصی انجام نمیشود، میتوان گفت در بیشتر معادن ایران فقط ده درصد ذخیرهی آنها استخراج میشود. در کشورهای پیشرفتهای مثل آمریکا، اروپا، استرالیا و چین از تمام عناصر موجود در یک محدودهی معدنی استفاده میکنند؛ همهی عناصر نادر خاکی موجود در خاک منطقه معدنی به مرحلهی استخراج میرسد، حتی سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی. در کشور ایران چیزی به عنوان سنگ قیمتی و نیمه قیمتی نداریم و هرکسی با تراش یک قطعه سنگ میتواند از آن نگینی درست کند و بفروشد.
بنابراین با وجود این معضلات میتوانم بگویم اگرمعدنی در کشورهای پیشرفته به استخراج صد درصد میرسد ، همان معدن در ایران استخراج ده درصدی دارد به استثناء معادن بزرگی مثل معدن سرب و روی انگوران، مس سرچشمه و… . طوری که نه تنها مطالعات اکتشافی خوبی انجام نمیدهد، بلکه استخراج خوبی هم نداشته است. درنهایت سرمایهها جابجا میشوند؛ اما نه به معنای واقعی، محصولات معدنی به خوبی فراوری نمیشوند، خام فروشی داریم، عناصر نادر خاکی معادن درنظر گرفته نمیشود و در نهایت یک سری آدم به نام دلال، از معادن بهره و سود میبرند.