به بهانه اقتصاد دانش بنیان پول پاشی نکنیم
به بهانه اقتصاد دانش بنیان پول پاشی نکنیم

کانی مگ، جعفرگودرزی- نام گذاری سال جدید از سوی مقام معظم رهبری، بازهم اهمیت و جایگاه ویژه اقتصاد دانش بنیان و مقاوم سازی اقتصاد کشور، را نشان داد. اقتصاد کشور در سال‌های اخیر به واسطه تحریم‌ها و مشکلات حاصل از آن شرایط بسیار سختی را پشت سرگذاشت. بسیاری از کارشناسان معتقدند که اگر اقتصاد کشور […]

کانی مگ، جعفرگودرزی- نام گذاری سال جدید از سوی مقام معظم رهبری، بازهم اهمیت و جایگاه ویژه اقتصاد دانش بنیان و مقاوم سازی اقتصاد کشور، را نشان داد. اقتصاد کشور در سال‌های اخیر به واسطه تحریم‌ها و مشکلات حاصل از آن شرایط بسیار سختی را پشت سرگذاشت. بسیاری از کارشناسان معتقدند که اگر اقتصاد کشور مقاوم بود، تحریم‌ها آنچنان که باید بحران‌زا نمی‌شود.بسیاری بر این باورند که اقتصاد مقاومتی به معنای داشتن اقتصاد درون‌زا و با تکیه بر دستاوردهای نخبگان علمی است. حمید دیهیم، استاد اقتصاد بازنشسته، دانشگاه تهران در گفتگو با کانی مگ در رابطه با اهمیت و جایگاه داشتن اقصادی مقاوم و درون‌زا می‌گوید«اقتصاد دانش بنیان می‌تواند اقتصاد کشور را مقاوم کند، برای داشتن آن هم باید مسیر بروکراسی‌ و مقررات سخت‌گیرانه هموار شود.» در ادامه مشروح صحبت‌های وی را بخوانید.

آقای دکتر شما به داشتن اقتصادی با تکیه بر علم و دانش اعتقاد دارید. برای دست یابی به اقتصاد دانش بنیان با محورهای اقتصاد مقاومتی چه اقداماتی باید انجام داد؟ ریشه مقاوم نبودن اقتصاد کشورمان چیست؟

اقتصاد مقاومتی تاز زمانی که اقتصاد کشور مقررات سخت‌گیرانه و بروکراسی را دارد، به نتیجه‌ای نخواهد رسید. در حال حاضر صحبت از توسعه اقتصاد دانش بنیان می‌شود، این سیاست با رشد شرکت‌های دانش بنیان به نتیجه خواهد رسید؛ اما واقعیت این است که تا زمانی که شرایط برای فعالیت آنها سهل نشود، نمی‌توان اقتصادی آزاد و مقاوم داشت. اقتصاد مقاوم ؛ اما آزاد دیگر به دولت و سیاست‌های آن تکیه ندارد. بخش خصوصی می‌تواند آزادانه فعالیت کند. در نتیجه اقتصاد کشور از درون ریشه می‌زند. اقتصاد کشور ریشه‌ای پیشرفت می‌کند و این ریشه‌ها هستند که استحکام را به اقتصاد کشور می‌بخشند. اقتصاد درون‌زا یعنی مقررات زدایی و کم کردن روند بروکراسی در کشور.

شاید به نظر برسد که دریافت مجوزها در شرایط کنونی نسبت به سال‌های قبل آسان‌تر شده است؛ اما واقعیت این است که با درصد رشدی که اقتصاد جهان آن را تجربه می‌کند نباید روند دریافت مجوز در کشورمان این چنین باشد. اقتصاد دانش بنیان بازدهی یک ماهه ندارد. نباید با شعار اقتصاد دانش بنیان و شرکت‌های دانش بنیان بازهم پول پاشی‌ها و امثالهم را ببینیم. با این حال باید مسیر دریافت مجوز برای فعالان اقتصادی راحت‌تر باشد. چون برخی کسب و کارها می‌توانند از شرایط محیطی نهایت استفاده را ببرند؛ اما بروکراسی به قدری طولانی می‌شود که کسب و کار فرصت رشد خود را از دست می‌دهد.

صحبت از حمایت‌های مالی به خصوص شرکت‌های دانش بنیان در شرایط کنونی داشتید. به نظر شما چطور می‌شود که مسیر درستی برای کسب وکارها با تکیه بر الگوهای اقتصاد دانش بنیان ترسیم کرد؟

اگر من به موضوع پول پاشی به نام حمایت از شرکت‌های دانش بنیان اشاره کردم، بر حسب تجربه بود. اینکه داشتن اقتصاد دانش بنیان و فعالیت شرکت‌های دانش بنیان نیاز کشور است، طبیعی و غیر قابل انکار است؛ اما نباید موقعیت‌های قبلی تکرار شود. طرح بنگاه‌های زود بازده را به خاطر بیاورید. منابع عظیم مالی با نام اجرای طرح‌های زودبازده در کشور نابود شد. داشتن اقتصاد دانش بنیان هم نیاز به مدیریت جدی دارد. با این حال باید از بخش خصوصی و شرکت‌های دانش بنیان در جهت تامین منابع مالی آنها حمایت شود.

باید نهادهای مالی حامی نهادهای تولید باشند نه اینکه تمامی امکانات را در اختیار عده‌ای خاص  قرار دهند. این روند اقتصاد دانش بنیان نیست؛ بلکه  واگذاری امکانات از بخش دولتی به انحصارگران است. مقررات باید در جامعه تفهیم شود نه اینکه از مقررات برای کندتر شدن روند توسعه استفاده شود. ما قوانین اشتباهی بسیاری داریم. در بسیاری از ادارات دولتی مانند ارباب با مراجعه کنندگان رفتار می‌شود. همین کار باعث می‌شود که دست و پای بخش خصوصی بسته باشد. یکی از بزرگترین اشکالات کشور در فرآیند توسعه کسب و کار بروکراسی‌های غیر ضروری است که دست و پای بخش خصوصی را برای فعالیت‌های آزادانه بسته است.

بسیاری از قوانین در ادارات دولتی به صورت سلیقه‌ای اجرا می شود. وقتی تمامی امکانات و منابع به بخش دولتی می‌رسد دیگر بخش خصوصی نمی‌تواند فعالیت چندانی در اقتصاد کشور داشته باشد.  در نتیجه نباید انتظار اقتصادی مقاوم و یا اقتصاد دانش بنیان داشته باشیم.

پس اندازهای جامعه بین دو بخش دولتی و خصوصی تقسیم می‌شود وقتی دولت لقمه‌های بزرگتری را از این پس اندازها برمی‌دارد به طور طبیعی بخش خصوصی هم لاغر می‌شود. بخش خصوصی است که می‌تواند زمینه رشد اقتصاد دانش بنیان را فراهم کند. توسعه کسب و کارهای دانش محور است که منجر به داشتن اقتصاد درون‌زا در کشور می‌شود. هرچقدر سهم کیک بخش دولتی بیشتر می‌شود، داشتن اقتصادی مقاوم در کشور به رویا تبدیل می‌شود.

مشکل دیگری که در اقتصاد کشور در این سال‌ها شناسایی کرده‌اید، چیست؟ این مشکلات چقدر در نبود اقتصاد دانش بنیان و ریشه‌های مقاومت اقتصادی موثر است؟

مشکل دیگری که اقتصاد ایران با آن مواجه است تنیدگی نظام سیاسی با نظام اقتصادی که همواره اولویت‌های نظام سیاسی بر اولویت‌های نظام اقتصادی می‌چربد. این موضوع باعث می‌شود تا نظام اقتصادی نتواند کارآیی کافی را داشته باشد.

اگر قرار باشد یک توصیه اقتصادی برای دولتمردان داشته باشید، چیست؟در حال حاضر مهمترین چالش اقتصادی کشور تورم کمر شکن برای مردم و فعالان اقتصادی است، برای بر طرف کردن این مشکل، چه پیشنهادی ارائه می کنید؟

ببینید، الان صحبت از اقتصاد دانش بنیان است. تصور می‌کنیم که اگر شرکت‌های دانش بنیان تامین منابع شوند، اوضاع درست می‌شود. واقعیت این است که باید یک نظارت و حساب کشی از منابع مصرف شده داشته باشیم. از سوی دیگر باید تاکید کنیم که اقتصاد دانش بنیان نیاز به روش‌های دانش محور دارد.

نرخ بهره در نظام بانکی، نرخ تورم عامل بزرگ رکود اقتصادی است. با این نرخ بهره هیچ سرمایه‌گذاری در اقتصاد کشور انجام نمی‌شود. این در حالیست که یک اقتصاد را سرمایه‌گذاری زنده و سرحال می‌کند. سرمایه گذاری جدید برای اقتصاد مانند غذا برای انسان است. حال در فضای اقتصادی کنونی هم نمی‌توان دل به سرمایه گذاری‌های قدیمی بست. اقتصاد برای زنده وپویا شدن نیاز به سرمایه‌گذاری جدید دارد. سرمایه گذاری باید توسط دولت انجام شود چون تمامی درآمدهای نفتی در اختیار دولت است. درآمدهای دولت باید به صورت وام در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد.

با وجود تورم بالای ۴۰ درصد چگونه می‌توان به داشتن اقتصاد دانش بنیان و رشد شرکت‌های دانش بنیان امیدوار بود؟

شرکت‌های دانش بنیان می‌توانند خودشان راه‌حل برون رفت از این بحران باشند. ریشه مشکلات ما نداشتن اقتصاد دانش بنیان نیست. ریشه مشکل در قوانین و مقرراتی است که ریشه توسعه و رشد را می‌خشکاند. نگاهی به نظام بانکی کشور داشته باشید. این نظام هیچ حمایتی از بخش خصوصی نمی‌کند.روز به روز هم بهره بالا می‌رود. خب داشتن تورم با این بهره‌های بانکی امری بدیهی است.

اگر شرکت‌های دانش بنیان، کارخانه‌ها و واحدهای تولیدی بخواهند برای تامین منابع مالی خود از نظام بانکی کمک بگیرند باید مسیر سخت را طی کنند. اگر وام بانکی هم تایید شود، نرخ بهره وام به قدری بالا است که یک هزینه مضاعف را بر دوش فعال اقتصادی می‌گذارد. این نرخ بهره با کدام دانش و علمی جور در می‌آید. برای داشتن اقتصاد دانش بنیان فقط نباید به رشد شرکت‌هایی که ادعای دانش دارند، تکیه کنیم. باید قوانین و مقررات را اصلاح و نظارت‌ها را هم بیشتر کنیم.

برای رسیدن به اقتصاد دانش بنیان و اقتصاد دورن‌زا سیستم سیاستی دولت در اقتصاد باید تغییر کند. باید میزان تولید در کشور بالا برود؛ اما با این نرخ بهره‌ها تولیدکننده امکان رشد و توسعه ندارد.

برای برون رفت از این مشکل چه باید کرد؟

ببینید، نظام بانکی و یا نهادهای مالی به تنهایی عامل عقب ماندگی کشور در رسیدن به الگوهای اقتصاد دانش بنیان نیستند. نباید بانک را دشمن تولید دانست. بانک باید سودده باشد، پس نقش دولت در حمایت از تولید و بانک باید به یک اندازه باشد. آنچنان که سختگیری‌های بسیاری برای تولیدکننده‌ها و فعالان اقتصادی وجود دارد، باید نظارت‌های جدی هم برای عملکرد نظام بانکی وجود داشته باشد.

برای اصلاح وضعیت موجود هم، دولت می‌تواند در یک حرکت پلکانی  و قدم به  قدم اقدام به اصلاح ساختار اقتصادی کند. یکی از اقداماتی که می‌تواند به بهبود شرایط اقتصادی منجر شود، نرخ تنیزیل مجدد است. نرخ تنزیل مجدد، نرخی است که بانک‌های تجاری باید برای دریافت اعتبارات از بانک مرکزی به این بانک بپردازند. بانک مرکزی اعتبارات یاد شده را از طریق تنزیل مجدد اوراق بهادار به بانک ها اعطا می‌کند. بانک مرکزی باید این سیاست را دنبال کند. ببنید در خارج از کشور وام مسکن بازپرداختی ۳۵ ساله دارد. معمولا بانک‌های خارجی در عرض شش ماه تا یکسال منابع  خود را وام می‌دهند. پس از آن اسناد مربوط به وام‌ها را به بانک مرکزی می‌برند. بانک مرکزی هم موظف است. اسناد بانک‌ها را بررسی کند. وقتی  نتایج بررسی‌ها مثبت شد، بانک مرکزی رقمی برابر با نرخ تسهیلات  را به علاوه نرخ بهره بسیار اندکی به بانک‌ها باز می‌گرداند. به عبارتی درصد بسیار اندکی بانک مرکزی بهره می‌گیرد و درصد کمی هم بانکی که تسهیلات را ارائه کرده است. در مجموع  یارانه‌ای پرداخت نشده بلکه وامی با بهره‌ای بسیار اندک بین ۴ تا ۵ درصد به مشتریان داده شده است. همچین در صورت عدم بازپرداخت وام از سوی مشتریان بانک می‌تواند ملک و یا ساختمان مورد نظر رامصادره  کند. در کشورمان نرخ تنزیل مجدد اجرا نمی‌شود.