تامین مالی جایگزین؛ روش نوآورانه‌ای برای حل مشکل مالی معادن
تامین مالی جایگزین؛ روش نوآورانه‌ای برای حل مشکل مالی معادن
شرکت‌های سرمایه‌گذاری برای ورود به بخش معدن به دنبال روش‌های نوآورانه تامین مالی هستند که روش تامین مالی جایگزین می‌تواند با کاهش دامنه ریسک برای صنعت معدن جذب سرمایه گند.

کانی مگ، بسیاری از شرکت‌های معدنی برای تامین مالی برنامه‌های توسعه‌ای در راستای جذب سرمایه‌گذار تدوین می‌کنند. معدنکاران پیشرو از طیف کاملی از اهرم‌های مالی برای مدیریت سرمایه و افزایش بازده در طول چرخه فعالیت خود استفاده می‌کنند. این روش‌ها عبارتند از تامین مالی سنتی و جایگزین که در یک نسبت اهرمی پایدار استفاده می‌شوند. با این وجود در ترازنامه‌های شرکت‌های معدنی و معادن احتمالاً شاهد بازده و ارزش گذاری‌های ثابت‌تری خواهیم بود.

پتانسیل‌های تامین مالی‌های نوین در رشد صنعت معدن

سرمایه گذاران نهادی به دنبال بازدهی بالاتر هستند، به همین دلیل سرمایه‌های خود را به روش‌های  جایگزین و سودآورتر تغییر مسیر می‌دهند. در سطح جهانی، حدود ۸ تریلیون دلار از دارایی‌های تحت مدیریت سرمایه‌گذاران  اکنون به تامین مالی جایگزین اختصاص دارد.

از این مجموع، سهم معادن نسبت به سایر صنایع کمتر است، با تامین مالی جایگزین ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلار برای تامین مالی سالانه معادن جذب می‌شود. این رقم کمتر از ۱ درصد از کل تامین مالی جایگزین جهانی است. همین موضوع نشان دهنده پتانسیل معادن برای افزایش تخصیص منابع مالی جایگزین است.

موفقیت شرکت‌های سرمایه‌گذاری تخصصی نشان می‌دهد که مزایای قابل‌توجهی برای این سرمایه‌گذاران وجود دارد: به عنوان مثال، ۱۳ درصد رشد سالانه سود، کاهش مالیات، کاهش استهلاک و… از مهمترین دستاوردهای سرمایه‌گذاری تخصصی است.

مزیت‌های تامین مالی جایگزین برای معادن

طیف وسیعی از گزینه‌های تامین مالی مانند سهام، بدهی و ترکیبی در دسترس معادن است. در سه روش تامین مالی می‌توان روش تامین مالی جایگزین را که ممکن است مورد توجه سرمایه‌گذاران خاص باشد، برجسته کرد. به‌ویژه اگر به‌عنوان تعهدات ثابت ساختارمند نباشند. ساختارهای غیر بدهی و بدهی مانند با بازپرداخت متغیر می‌توانند ترازنامه را در طول رکود کاهش دهند، زمانی که قیمت کالاها کاهش می‌یابد؛ اما تعهدات بدهی سنتی ثابت می‌مانند.

به طور خاص،گزینه‌های زیر برجسته می‌شوند: فروش تمام یا بخشی از تولید آتی یک معدن به قیمت بازار با تخفیف، فروش حق درصدی از درآمدهای آتی یک معدن در قبال پیش پرداخت.

معاملات استریم معمولاً بزرگتر(بیش از ۱۰۰ میلیون دلار) و بر تولید ثانویه متمرکز هستند، در حالی که NSRها معمولاً کوچکتر(کمتر از ۵۰ میلیون دلار) و شامل کالاهای آگنوستیک هستند. این گزینه تامین مالی جایگزین مزایای زیادی نسبت به بدهی‌های سنتی دارد. این امر آزادی عمل بیشتری را برای فروشندگان ایجاد می‌کند، زیرا آنها متعهد به پول نقد نیستند بلکه به درصدی از فروش یا تولید آتی متعهد هستند. علاوه بر این، این معاملات معمولاً به گونه‌ای تنظیم می‌شوند که وام‌دهنده به هیچ محدودیتی در استفاده از پول نقد به‌دست‌آمده نیاز نداشته باشد. بررسی دقیق عموماً سریعتر (دو تا شش هفته) نسبت به تأمین مالی پروژه انجام می‌شود و خطرات با وام دهنده تقسیم می‌شود.

سود خالص سود (NPI):خرید درصد ثابتی از سود معدن در ازای پرداخت اولیه، معمولاً پس از پرداخت هزینه‌های سرمایه انجام می‌شود. اگرچه این روش بیشتر در نفت و گاز مورد استفاده قرار می‌گیرد (جایی که اپراتورهای میدان نفتی سهمی از سود را به صاحبان حقوق اکتشاف می‌پردازند).

درآمدزایی دارایی، عوارض یا سرمایه گذاری مشترک (JVs): فروش بخشی از ارزش دارایی موجود یا جدید در ازای یک جریان درآمد (عوارض یا سود سهام). دارایی‌های زیرساختی با نمونه‌های متعدد در معدن، بیشترین امید را نشان می‌دهند. در برخی کشورهای توسعه یافته، صندوق‌های سرمایه گذاری به ویژه در عملیات حمل و نقل ریلی و … مشارکت دارند. معاملات همچنین می‌تواند به عنوان یک ترتیب برون سپاری ایجاد شود. مزیت اصلی پولی‌سازی دارایی این است که به شرکت‌ها اجازه می‌دهد بدون افزایش نسبت بدهی خود (بدهی خالص، EBITDA)، وجوه دریافت کنند، در نتیجه تأثیر آن بر سرمایه‌گذاری بازار یا تعهدات بدهی به حداقل می‌رسد.

این سه گزینه تأمین مالی تقریباً ۱۵ درصد از کل تأمین مالی صنعت معدن را به خود اختصاص می‌دهند، اما این سهم احتمالاً افزایش می‌یابد زیرا ریسک مرتبط با COVID-19 باعث افزایش سپرده‌های اوراق مشارکت شرکتی می‌شود و بسیاری از شرکت‌های معدنی به دنبال تأمین مالی جایگزین هستند.

 تامین مالی جایگزین روشی برای تامین نیاز صنعت معدن

با توجه به درآمدها و هزینه‌های پیش‌بینی‌شده ده ساله و همچنین عوارض احتمالی، پتانسیل کل تأمین مالی جایگزین را تا ۸۰۰ میلیارد دلار در ده سال آینده برآورد کرده‌اند. این میزان معادل تقریباً ۴۰ درصد از نیازهای سرمایه‌گذاری برآورد شده صنعت معدن در ده سال آینده است.سرمایه‌گذاری در کل صنعت را طی ده سال آینده تقریباً ۷ تریلیون دلار تخمین می‌زنند.

کسب درآمد دارایی از طریق عوارض یا JV

بنادر، راه‌آهن و نیرو، بارزترین دارایی‌ها برای عوارض احتمالی در معدن هستند. تا ۵۵ میلیارد دلار ارزش ده ساله تخفیفی از بنادر و راه آهن را برآورد می‌شود.این موضوع می‌تواند یک فرصت قابل توجه برای سرمایه گذاران زیرساختی باشد که به دنبال دارایی‌های کم خطر در این بخش هستند.

کاهش قیمت‌ها و همچنین آشفتگی در بازارهای بدهی و سهام عمومی، برنامه‌های افزایش سرمایه را برای شرکت‌های بزرگ و همچنین معدنکاران جوان به خطر می‌اندازد. تامین مالی جایگزین، به ویژه اگر به عنوان تعهدات ثابت ساختار نیافته باشد، این پتانسیل را دارد که به بسیاری از بازیگران کمک کند تا برنامه‌های سرمایه گذاری خود را در این دوره حفظ کنند. در نتیجه از چرخه رونق و رکود که معمولاً در صنعت مشاهده می‌شود، دوری می‌کنند. استفاده از طیف وسیعی از گزینه‌های تامین مالی، از جمله تامین مالی جایگزین با پرداخت متغیر، می‌تواند به ایجاد پایگاه سرمایه‌گذار متنوع‌تر و باثبات‌تر، بهبود ارزش‌گذاری، ترازنامه قوی‌تر و تا سقف ۸۰۰ میلیارد دلار در تامین مالی جدید در ده سال آینده کمک کند.

ایجاد فرصت نیاز به فعالیت گسترده دارد. شرکت‌ها باید تلاش کنند تا سرمایه‌گذاران بلندمدت و طرف مقابل خود را با مشخصات ریسک مناسب شناسایی کنند. ساختار و مدیریت چنین قراردادهایی نیز پیچیده است و شامل پیش‌بینی‌های پیچیده (مانند قیمت‌گذاری پیش‌بینی‌کننده و تعیین تولید آتی یک معدن برای قراردادهای پخش جریانی) است. با این حال، برای شرکت‌هایی که می‌توانند برای تامین مالی خود و حفظ سرمایه‌گذاری‌های دوره‌ای اقدام کنند، احتمالاً سود قابل توجهی به همراه خواهد داشت.

 

 

  • نویسنده : محمد قهرمانی کوشان
  • منبع خبر : موسسه مکنزی