کانی مگ-یکی از بزرگترین معضلات بخش معدن کشور، عدم توجه و سرمایهگذاری در بخش اکتشاف وحلقههای پسین و پیشین آن است. علیرغم وجود پتانسیلهای معدنی در ایران، ذخایر قطعی معدنی ایران پایین است. به همی ندلیل، اقتصاد کشور همگام با آنچه از توان بخش معدن مورد انتظاراست، رشد نکرده است. این بخش میتواند با تکمیل زنجیره ارزش معدن و صنایع معدنی ضمن اشتغالزایی، محصولات صنایع معدنی باارزش افزوده بالاتری را نیز تولید کند و بدین ترتیب، ضمن دستیابیبه اهداف اقتصاد مقاومتی، توسعه اقتصادی کشور را نیز به دنبال خواهد داشت.محمود اسدیان،مدیر اکتشافات و بهرهبرداری شرکت معدنی املاح ایران در گفتگو با خبرنگارما میگوید« معادن کشور از نظر تکنولوژی بسیار عقب هستند و بسیاری از طرحهای خوب معدنی به دلیل مشکلات اجرایی نیمهکار و یا بیثمر ماندهاند.» مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.
در ده سال گذشته در حوزه اکتشاف با محدودیتهایی مواجه بودیم. آمار نشان میدهد، در این دوره آنچنان که باید نتوانستهایم به ذخایر عمیق دستیابی داشته باشیم. این مشکلات ریشه در چه مسائلی دارد؟ راهکار چیست؟امروزه بحث نوآوری در تمامی صنایع مطرح شده است، چگونه میتوان با روشهای نوآورانه حوزه اکشتاف معادن را توسعه داد؟آیا نوآوری می تواند درمان درد بخش اکتشاف معادن باشد؟
در پاسخ به سوال شما باید بگویم که متاسفانه یا خوشبختانه، چندین سال است که در بخش اکتشافات عمیق شعارهای زیبایی سرداده میشود. اگر معادن بزرگ مانند سنگون، سرچشمه، چادرملو یا گلگهر را کنار بگذاریم، بعید میدانم که سهم استخراج کشور بالاتر از ۵۰ یا ۶۰ متر رفته باشد یا عمق اکتشافی بیشتر از ۱۵۰ متر داشته باشیم. بزرگترین معضلی که برای اکتشافات عمیق داریم بحث تکنولوژی است. یک مثال برای شما میزنم که تا امروز سوال لاینحل بنده باقی مانده است که همه جا آن را مثال می زنم. مدتی در معدنی کار میکردم که ساختار آن اکتشاف نمکی یا گنبدهای نمکی بود. آن را با کاری مشابه در ایالت ساسکاچوان کانادا مقایسه میکنم. آنها یک لایه کاسِ ال ۲ متری را در عمق ۱۷۰۰ متری استخراج میکردند. سوال اینجاست که چطور آن لایه را اکشف کردند؟ دوم اینکه چگونه حفاری کردند و توانستند به لایه دست پیدا کنند؟ سوم آنکه چطور آن را استخراج میکنند؟ به اتکاء این مقاله تلاش کردیم مشکلات معادن خودمان را بررسی و رفع کنیم. اولین مشکل دادههایی بود که به آنها دسترسی نداشتیم
خب، کارهای خیلی خوبی در استخراج نفت انجام شده است و هزینههای بالایی صرف کردهاند. عموما نفت هم بالای ۱۵۰۰ متر حفاری نیاز دارد. اطلاعات خوبی در رابطه با این صنعت وجود دارد؛ اما آنها اطلاعات را در اختیار ما قرار نمیدهند. از سوی دیگر،به صرفه نیست که ما برای خروجیهای دیگر اینقدر هزینه کنیم. حتی اگر روشهای ژئوفیزیکی مانند گاما، آلفا، نوترون و …. را آزمایش کنیم، برای معادن غیر نفتی به صرفه نیست. آنها صرفا اشاره به اکتشافات میکنند و شیوههای حفاری خود را ارائه نمیدهند.
بنابراین فهمیدیم که تنها راه رفع مشکلات این است که یک شریک خارجی بیاوریم تا حفاری و اکتشاف را انجام دهد. مرحله بعدی در این مقاله استخراج و بالا آوردن مواد معدنی بود. دیدیم که آنها به وسیله راهحلهای معدنکاری جدید استخراج را انجام میدهند. یعنی حلکنندهای را به اعماق میفرستند و با کاری شبیه آنچه در نفت انجام میشود، نمک را استخراج میکنند؛ یا کارهایی مشابه این انجام میدهند. به هر حال ما تکنولوژیهای لازم را نداشتیم.
حتی در مخازن گازی کشور، وقتی که در زیر زمین گاز را خالی میکنیم و نمکها را میشوریم، نمیدانیم با نمک چه کار کنیم این موضوع تبعات محیط زیستی فراوانی هم دارد. در واقع این مشکل گنبدهای نمکی در کشور است. باید یک برنامههای در دستورکار قرار گیرد که نمکها را فرآوری کند؛ از آنجایی که تکنولوژیهای لازم در دسترس نبود، مجددا فعالیت ما متوقف شد. در مجموع این را میخواهم بگویم که از نظر تکنولوژی در صنعت معدن نسبت به کشورهای جهان بسیار عقب هستیم.
اگر بخواهیم به تکنولوژی در صنعت معدن و جایگاه آن در کشور امتیاز بدهیم، چه رتبهای کسب میکنیم؟
نه به هیچ عنوان. به نظر در بحث اکتشافات عمیق واقعا در رتبههای بالا نیستیم و اگر بودیم؛ وضعیت صنعت معدن اینگونه نبود. در سال ۹۴ در شرکت زمینفیزیک، یک پروژه ژئوفیزیکی را قبول کردم. محدوده بزرگی بود و پروفیلهای عریض و طویلی داشتیم.در نتیجه یک کانسار آهن که ۱۵۰۰ متر عمق داشت به دست آمد. نهایتا آنها توانستند تا عمق ۲۲۰۰ متر حفاری کنند. آیا ما میتوانیم به چنین حفاریای برسیم. به فرض که اکتشاف را انجام داده باشیم. حتی در معادن بزرگ کشور عمق محدود است؛ از یک حدی که بالاتر میرود، مباحثی مانند هیدروژئولوژی یا نگهداری استخراجی چالشآفرین میشود.
اکنون در معدنی فعالیت میکنم که به عمق ۵۰ متری رسیده است. این معدن استراتژیک است و اگر درست برآور کنیم برای ما به صرفه نیست. اما چون استراتژیک است باید انجام دهیم. بنابراین به مشکلاتی مانند تکنولوژی، تجهیزات یا دانش کافی برمیخوریم. به عنوان کسی که از سال ۸۸ کنفرانس معدنی برگزار میکند و در اکثر پنلها جزء تیم اجرایی بودم، حرف و حرف تکراری زیاد شنیدهام.آن اقدامالات لازمیکه باید انجام شود، را نمیبینم. طرحهایی در ذهن مدیران وجود دارد، اما اگر با درنظر گرفتن تمام شرایط طرح را بررسی کنیم نهایتا به بنبست میخوریم.
به اعتقاد برخی کارشناسان صنعت معدن در حوزه نقشههای معدنی بسیار ضعیف است. ریشه این مشکل کجاست؟ به نظر شما چه باید کرد؟
نکته اینجاست که ما اصلا نقشهبرداری نمیکنیم. در نقشهبرداری پیشرو هستیم یا حداقل حرفی برای ارائه داریم. البته بیشتر به نقشهبرداری دستی و زمین و نه ماهوارهای مربوط است. مجهز به پهباد، جیپیاس مولتی فرکانس و … هستیم؛ یعنی میتوانیم تا دقت زیر یک سانت را نقشهبرداری کنیم. بنابراین به لحاظ نقشهبرداری مشکلی نیست، مشکل آنجاست که نیازی نمیبینیم از نقشهبرداری استفاده کنیم.چرا نیاز نمیبینیم؟ چون وقتی که کار معدنی انجام میدهیم سنتی عمل میکنیم. معدن کاری ما سنتی است.
در معدنکاری ما رسم نیست که بلوک را با حساسیت یک متر فضا ببندیم. اگر پرتی هم داشته باشد، اشکانی در آن نمیبینند.
چرا این نگاه سنتی هنوز در معادن ما وجود دارد؟
چون هنوز کارکرد دارد. یا شاید به این خاطر که منابع سطحی ما هنوز تمام نشده است.
زنگ خطری برای تمام شدن معادن مشاهده میکنید؟
زنگ خطر ده سال است که شنیده شده است. وقتی شما مجبور به کارکردن در عمق ۱۰۰۰ متری باشید، گرم به گرم ماده معدنی برایتان مهم میشود. کار کردن در عمق مانند سطح نیست که با یک انفجار کوچک بتوانیم به میزان بالائی از مواد معدنی دست پیدا کنیم. بنابراین عمدهترین دلیل سهلالوصول بودن مواد معدنی است. در گذشته معدن را در عمق ۲متری رها میکردند. امروز ما نهایتا در عمق ۳۰ تا ۵۰ متر معدن را رها میکنیم. آیندگان با تجهیزات بهتر بیشتر در اعماق معادن فرو میروند.
آیا دلیل این موضوع به وجود تعداد کثیری از معادن نیمه فعال و یا غیرفعال باز نمیگردد؟
بله. یکی از دلایل این است و یک دلیل دیگر هم عدم نظارت درست به فعالیت معدنکاری است. سازمان نظام مهندسی معدن مدتی با این ایده کهbبه مهندسان معدن پروانه بدهد و برفعالیت آنها نظارت داشته باشد؛ شبیه آن شیوهای که بر مهندسان عمران نظارت دارند. یکی از کارهایی که در کشورمان انجام میشود این است که طرح خوب برنامهریزی میکنیم؛ اما اجرای آن بد انجام میشود. شما نمیتوانید یک معدن خصوصی، دولتی یا شبه دولتی مثال بزنید که در آن ناظر از طرف نظام مهندسی کارائی داشته باشد.مسئول فنیهای یا ناظرانی هستند که اصلا معدن را ندیدهاند.ماهیانه مبلغی را دریافت میکنند و به عنوان مسئول فنی در لیست معدن ثبتنام میشود. به نظر شما، با این روش خروجی سیستم قابل قبول خواهد بود؟
وقتی نظارت روی معدن نباشد، هرکس هر کاری انجام میدهد. نفع بخش خصوصی در آن است که بیشترین برداشت را از بخش خصوصی داشته باشد. کمترین هزینه را پراخت کند.بسیاری از معادن خصوصی کشور اصولی استخراج نمیکنند. معدنهای زیادی هستند که برای خرید از آن بازدید میکنیم و میبینیم که جا برای دور زدن بیل هم نگذاشتهاند.شرکت دولتی توانایی خرید معدن را از نظر مالی دارد، اما باید دوباره طراحی انجام بدهد. همین طوری است که سالگذشته شش هزار معدن نیمه راکد را برای مزایده گذاشتیم. شاید پانصد تا از آن معادن را بررسی کرده باشم. یک صفحه گزارش روی هیچ کدام از این معادن پیدا نمیشود.
یعنی شما میگویید که نگاه اقتصادی وجود ندارد؟
نگاه سودجویانه وجود دارد. این اصطلاح بهتری است. نگاه این است که بیشترین پول را با کمترین هزینه از این معدن در بیاورند.
آیا واگذاریها غیر اصولی بود و یا رانت وجود داشته است؟
در هردوی آن شکی نیست. شما تردید نکنید که مشکل این دیواری که تا ثریا کج رفته است، همان خشت اول است. یعنی مشکل از همان واگذاریها شروع شده است. چه الآن و چه قبلا. قدیمتر بزرگترین معدنداران ما چوپانها بودند. این چوپانها معادن را قبل از به وجود آمدن هرگونه کاداستر ثبت کردند. مثلا متوجه تغییر رنگ کوه میشدند و معدن را کشف میکردند. آوردن کاداستر یک انقلاب در معدنکاری ایران بود؛ اما نتیجهای نداشت. درحال حاضر همان وضعیت ادامه دارد؛ اما دیگر معادن در دست چوپانها نیست. چوپان نمیتواند امتیاز صلاحیت فنی بیاورند.ما نباید به عنوان یک کشور معدنی در یک منطقه معدنی این وضعیت را داشته باشیم. درحال حاضر ۶ هزار معدن کشور غیر فعال است. نباید حداقل یک گزارش داشته باشند که چرا غیرفعال شده است؟ یعنی یک صفحه نیست که بگوید این معدن چرا تعطیل است؟ آیا مشکل فنی داشته است؟ آیا ماده معدنی آن تمام شده است؟
آیا معدن میتواند در صورت اتمام ماده معدنی، کاربرد دیگری داشته باشد؟ مثلا میتوانند کاربرد ژئوتوریسمی داشته باشند؟
این اتفاق در دنیا بسیار مرسوم است. در کشور ما مسائلی مانند بعد مسافت این امکان را محدود میکند. به هر حال سمنان ( یعنی حوزه فعالیت ما ) یکی از قطبها ژئوتوریسم است. دوباره حوزه فعالیت ما یعنی معادن نمک یکی از بزرگترین حوزهها در بین دیگر معادن است. عموما از این فضاها برای آفرود استفاده میشود. بیشتر معادنی که دیوارههای ۳۰ تا ۴۰ متری دارند. اکثرا معادن غیرفعال یا نیمه فعال هستند. اما یکی از معادن فعال ما هم این امکان را دارد. این بحثها هست که باید به سمت ژئوتوریسم برویم. اما در این مسیر مشکلات فراوانی وجود دارد که ژئوتوریسم دیگر جایگاهی ندارد. یعنی این هم طرحی نیست که بگوییم فکر شده و اقتصادی است. در حوزه معدن بسیار عقب هستیم. شاید به دو مقاله دسترسی داشته باشیم، اما این نمای مسئله است و از پس آن بیخبریم. مهمترین مسئله این است که سازمانهای بزرگ سر جای خود نیستند.
- نویسنده : جعفرگودرزی