کانی مگ– اقتصاد دانش بنیان و دست یابی به رشد اقتصادی پایدار، افزایش نرخ رشد اقتصادی در کشور و امثالهم شعارهایی است که دولتها در ابتدای فعالیتهای خود آن را سر میدهند. واقعیت این است که رسیدن به یک رشد اقتصادی پایدار نیازمند برنامههایی دقیق و اصولی بر پایه علم و دانش است. اقتصاد دانش بنیان در دو دهه اخیر به یک شعار در میان دولتمردان و حتی منتقدان دولتها تبدیل شده است. با وجود شعارهای بسیار؛ اما نتایج آن بر اقتصاد کشور هویدا نیست. مرتضی افقه، استاد دانشگاه شهید چمران اهواز در این رابطه به خبرنگار کانی مگ میگوید«موضوع اقتصاد دانش بنیان و حرکت به سمت داشتن اقتصاد مقاوم و درونزا در دو دهه اخیر بسیار مطرح شده است. در دورههای مختلف هم برنامههای متفاوتی برای این موضوع در نظر گرفته شده است، درحالی که باید در کشورمان موضوع اقتصاد دانش بنیان با گذر از دوره آزمون و خطا به مرحله تدوین سند تحول و اجرای آن میرسید.» مشروح صحبتهای این استاد اقتصاد را در ادامه بخوانید.
به نظر شما تحقق اهداف اقتصاد دانش بنیان با توسعه شرکتهای دانش بنیان ممکن میشود؟
واقعیت این است که شرکتهای دانش بنیان به تنهایی نمیتوانند عامل تحول اقتصادی در کشور باشند.یک تعریف دقیق از اقتصاد دانش بنیان وجود دارد، اقتصاد دانشبنیان اقتصادی است که کاربرد دانش و اطلاعات در آن اهمیت بالایی داشته و تولید و توزیع، مبتنی بر آن شکلگرفته و سرمایهگذاری در صنایع با محوریت دانش مورد توجه خاصی قرارگرفته باشد. پس چند شرکت دانش بنیان به تنهایی نمیتوانند اقتصاد کشور را مقاوم سازی کنند.
شرایط کنونی کشور به گونهای است که بیش از گذشته به تواناییهای داخلی نیاز دارد. پس داشتن اقتصاد درونزا یک موضوع حیاتی و کلیدی به شمار میرود.برنامههای متعددی برای داشتن اقتصاد دانش بنیان در کشور تهیه شده؛ اما همچنان دانش نتوانسته است در کشور منجر به تولید، اشتغالزایی و درآمد آفرینی شود. شرکتهای دانش بنیان متعددی راهاندازی میشوند؛ اما عمر بسیاری از آنها کوتاه است و شرکتهای موفق هم به دلیل نبود ارتباطات بینالمللی، عدم حمایتها و … نتوانستهاند تاثیر چندانی در حل مشکلات داشته باشند.
به نظر شما دلیل این عدم موفقیتها چیست؟
یکی از مشکلات جدی و اساسی کشورمان آزمون و خطاهای بسیار است.هر دولت همزمان با تحویل کلید پاستور برنامهای تازه تدوین کرده و برنامههای دولت قبلی را به طور کلی کنار میزند. به همین دلیل دولتها دایم در حال آزمون و خطا هستند. درحالی که شرایط کنونی اقتصاد کشور دیگر آزمون و خطاهای قبلی را برنمیتابد. موضوع اقتصاد دانش بنیان هم همین است. هنوز پس از گذشت دو دهه ما در حال آزمون و خطاهای برنامهها هستیم. درحالیکه باید یک سندتحول تدوین میشد و دانش به لایههای اقتصادی کشور رسوخ میکرد.
در صحبتهای خود به موضوع شرکتهای دانش بنیان موفق اشاره داشتید، آمار نشان میدهد که برخی شرکتها در دست یابی به دانش و تولید محصول موفق بودهاند؛ اما سهم برخی صنایع از شرکتهای دانش بنیان بسیار اندک است. به نظر شما ریشه این مشکلات در چیست؟
سهم بخشهای مختلف از توسعه دانش بنیان یکسان نیست، برای مثال شرکتهایی که در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات فعالیت میکنند سهم بیشتری را به خود اختصاص دادهاند، همچنین حوزههای مربوط به تولید سختافزارهای رایانهای، نیز سهم بالایی در میان شرکتهای دانش بنیان دارند. این در حالی است که کشورمان به دلیل تنوع زیستی و منابع خدادادی پتانسیلها و توانمندیهای گستردهای دارد که میتواند زمینه حضور شرکتهای دانش بنیان را فراهم کرده و راه را برای رشد و توسعه و افزایش تولید و اشتغال آفرینی مهیا سازد. برای مثال در حوزه معادن مسله توسعه شرکتهای دانش بنیان عمری کمتر از ۵ سال دارد؛ اما در حوزه دارویی سالهاست که از شرکتهای دانش بنیان حمایتهای گستردهای میشود. اگر بخواهیم موضوع عدم موفقیت برخی شرکتهای دانش بنیان در حوزهها و صنایع بزرگ را بررسی کنیم مباحث متعددی مطرح میشود. از مختصات اصلی اقتصاد دانشبنیان رشدفرهنگ کارآفرینی است که نه تنها باعث رشد تولید محصولات با ارزش افزوده دانشبنیان و ایجاد مشاغل میشود؛ بلکه میتواند عامل به وجود آمدن زیستبومها و شبکههای همکاری متعددی در کشور باشد و ضعف زنجیرههای ارتباط عوامل تولید را حل کند. پس در برنامههای تحولی اقتصادی باید به موضوع فرهنگسازی در زمینه کارآفرینی توجه ویژهای داشت.
بسیاری معتقدند که اقتصاد دانش بنیان باید به یک قانون در کشور تبدیل شود، نظر شما در این رابطه چیست؟
اقتصاد دانش بنیان یک نگرش و یک مفهوم است.در رابطه با رشد اقتصادی کشور با کمک بازوهای دانش بنیان قوانین متعددی وجود دارد. برای مثال از لحاظ قانونی حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان وتجاریسازی نوآوریها و اختراعات که در راستای اجرای اصل ۱۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پس از تصویب مجلس به رئیسجمهور ابلاغ شد؛ شرکتها و مؤسسات دانشبنیان شرکتی مؤسسه خصوصی یا تعاونی تلقی شده که به منظور همافزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی و تجاری سازی نتایج تحقیق وتوسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوریهای برتر و با ارزش افزوده فراوان به ویژه در تولید نرمافزارهای مربوط تشکیل میشود. مسله ما نبود قانون نیست. موضوع اصلی تغییر نگاهها و دستیابی به مفاهیم تولید دانش بنیان است.
آیا تحریمها هم مانع دستیابی به اقتصاد دانش بنیان شدهاند؟
دلیل اینکه بر موضوع اقتصاد دانش بنیان تاکید ویژهای میشود، این است که لایههای اقتصادی کشور به کمک دانش مقاومسازی شوند تا عومل خارجی مانع از داشتن اقتصاد درونزا نشود. سالها و دههها درآمدهای سرشار نفتی باعث شده بود ناکارآمدی سیاستهای اقتصادی پشت پول بادآورده نفت پنهان شود؛ اما تحریم نفت باعث شد که مشکلات اقتصاد کشور عیانتر شود و ساختار ضدتولید و ضدتوسعه سیاستهای اقتصادی بیشتر خود را نشان بدهد. مهمترین ناکارآمدی در سیاستهای اقتصادی کشور این است که منافع ملی و اقتصادی در اولویت سیاستگذاران نیست و و گاهی برنامهها هم ضدتولید و ضدتوسعه است. بسیاری از سیاستهای اقتصادی کشور شکست خورده است و نباید اشتباهات گذشته تکرار شود؛ اما بازهم شاهد ادامه روندهای سابق هستیم.
منظور شما از سیاستهای ضد توسعهای و ضدتولید چیست؟
اقتصاد دانش بنیان تاکید ویژهای بر روی توسعه تولید با تکیه بر دانش دارد. اگر قرار بر این است تا تولید افزایش پیدا کند چندان نباید به رشد ۶ و ۷درصدی دلخوش بود چرا که باید دید این رشد چه میزان بیکاری و نابرابری و فقر را کم میکند. در شرایط فعلی با توجه به اینکه بسیاری از تکنیکها سرمایهبر و اتوماتیک هستند به نوعی بینیاز از نیروی انسانی میشوند و میتوان به رشدهای اقتصادی بالا بدون اشتغالزایی هم رسید. اصل توسعه و پیشرفت کشورها براساس همین شرکتهای دانش بنیان است؛ اما سال هاست که مبنای علمی و پژوهشی در شرکتها مغفول مانده است. این موضوع در شرکتهای بزرگ دولتی که سیاستگذاریهای آن توسط دولتمردان انجام میشود بسیار پررنگتر است. در حال حاضر یک نظام اداری-اجرایی و نظام بروکراسی کاملا ضد تولید و ضد توسعه داریم. تا زمانی که این موارد اصلاح نشود با اقدامات صرفا اقتصادی مانند دستکاری نرخ بهره نهایتا ۲۰ تا ۳۰ درصد مشکلات را میتوان حل کرد.
- نویسنده : جعفرگودرزی