کانی مگ، عاطفه عبدالهی – تحریمهای داخلی بیشتر از تحریمهای خارجی سد راه معادن کوچک مقیاس و متوسط مقیاس شدهاند. با واگذاری معادن غیر فعال به افراد کاردان و با حمایت از پتانسیلها ، تکنولوژیهای داخلی و دانشهای لازم، رشد اقتصادی مانند خونی در رگهای صنعت و معدن به جریان خواهد افتاد. به گفتهی حامد […]
کانی مگ، عاطفه عبدالهی – تحریمهای داخلی بیشتر از تحریمهای خارجی سد راه معادن کوچک مقیاس و متوسط مقیاس شدهاند. با واگذاری معادن غیر فعال به افراد کاردان و با حمایت از پتانسیلها ، تکنولوژیهای داخلی و دانشهای لازم، رشد اقتصادی مانند خونی در رگهای صنعت و معدن به جریان خواهد افتاد. به گفتهی حامد دهقانی جانشین معاونت بهره برداری و امور معادن شرکت کومه معدن پارس، در رابطه با معادن کوچک مقیاس نباید در مسیر مرزهای دانش حرکت کرد و به تکنولوژی روز اصرار داشت. برای این موارد از بومی سازی و استفاده از تکنولوژی داخلی موثرترین قدم است. هر معدنی به تناسب نیازهای آن معدن باید طراحی شود. هزینه طراحی و یا خرید تجهیزات خارجی شاید به اندازه خود آن معدن هزینه داشته باشد، پس معدن را غیر اقتصادی میکند. در ادامه مشروح صحبتهای وی را بخوانید.
آمارها نشان میدهد که در کشورمان تعداد زیادی معدن راکد و غیرفعال وجود دارد و گفته میشود این معادن کوچک هستند و صرفه اقتصادی ندارند در حالی که این معادن میتوانند برای کشور ثروت آفرین و ارزش آفرین باشند. به نظر شما تکنولوژی و فناوریهای روز دنیا میتوانند برای این معادن هم الگوی نجات بخش باشند؟
بنده با این موضوع کاملا مخالف هستم که معادن کوچک مقیاس غیر اقتصادی هستند. ابتدا باید تعریفی از معدن کوچک مقیاس داشته باشیم و به تناسب آن تکنولوژی را بسنجیم. آیا کوچک مقیاس به این معنی است که این معادن واقعا تولید ثروت نمیکنند یا اینکه تعریف این است که در مقیاس شرکتهای بزرگ نیست؟ یکی از دلایلی که شرکتهای بزرگ تمایلی به این معادن ندارند این است که در مقابل زمانی که قرار است برای اینگونه فعالیتها صرف شود اگر در جای دیگری استفاده کنند شاید ده برابر این معادن سود کنند. بحث دیگر پیچیدگی این معادن است. به نظر بنده ابتدا باید تعریف مهندسی درستی از بضاعت معدنکاری در این مقیاس از معادن شود و بعد دنبال اقتصادی بودن یا نبودن آنها باشیم. اتفاقا در این موضوع بر خلاف تفکر موجود که باید در مرزهای دانش حرکت کنیم و تکنولوژی روز را بیاوریم مخالفم. برای این موارد از بومی سازی و استفاده از تکنولوژی داخلی موثرترین قدم است. این انقلاب به نظر من از سال ۹۴-۹۳ به بعد در مس اتفاق افتاده است. ما اولین آسیاهای داخلی مس در مقیاس معادن کوچک ( متوسط) مقیاس را در شرکت کومه معدن پارس به اثبات رساندیم. به نظر بنده زاویه دیدمان در این معادن را باید تغییر بدهیم. این معادن سودده هستند؛ اما در مقیاس خود. با توجه به نیاز کشور به تولید شغل نیز این مقوله باید عمیقا مورد بررسی قرار گیرد.
چرا معادن کوچک مقیاس نمیتوانند از این تکنولوژیهای روز دنیا استفاده کنند؟ آیا این معادن مهجورند یا در مناطق دورافتادهای قرار دارند؟
متاسفانه این معادن مهجور نیستند. همانطور که عرض کردم این معادن تنها با تکنولوژی داخلی مقرون به صرفه هستند؛ اما با مهندسی دقیق. متاسفانه الان هر کسی سازنده تجهیزات است و مهندس طراح. روی برگه کاغذ نیز چون اعداد اغواکننده است عملا سرمایهگذار وارد مقوله شده و نتیجه با آنچه که پیشبینی شده است، زمین تا آسمان فرق میکند. هر معدنی به تناسب نیازهای آن معدن باید طراحی شود. هزینه طراحی و یا خرید تجهیزات خارجی شاید به اندازه خود آن معدن هزینهداشته باشد، پس معدن را غیر اقتصادی میکند. مساله مهم دیگر نگاه دولت به این مقوله در مورد حقوق دولتی، مالیات و سایر موارد است. من از شما سوالی دارم. معدن مسی که برای بدست آوردن یک تن ماده معدنی با عیار ۰٫۶ % باید ۲۰ تن باطله بردارد با معادن مسی همچون سرچشمه و سونگون و میدوک که برای استخراج هر تن ماده معدنی نهایتا ۳ تن باطلهبرداری دارد آیا باید حقوق دولتی و عوارض صادراتی مشابهی داشته باشند؟ امروزه ما با تحریمها دست و پنجه نرم میکنیم. اخذ چندین برابری حقوق دولتی و ۵% عوارض دولتی و یا قوانین دست و پاگیر محیط زیست واقعاً عرصه را در این زمینه را تنگ و تنگتر کرده است. قوانین محترم ولی به تناسب معدنکاری باید اخذ شوند.
مهمترین حوزه فعالیت شرکت شما چیست؟ کمی در مورد زمینههای فعالیتی شرکت بگویید.
اساس کار شرکت کومه معدن پارس فعالیت در زمینههای معدنی است. این شرکت در زمینههای اکتشاف، استخراج، فرآوری مواد معدنی و بازرگانی آنها فعالیت دارد. به نظر بنده مهمترین ویژگی این شرکت بها دادن به نیروهای داخلی، جوان و خلاق بوده که مسیر حرکت را چنان پیش برده است که واقعاً خطشکن بوده است. این شرکت از اولین شرکتهایی بوده که ابتدا تحقیق و توسعه، در قدم بعدی طراحی داخلی و سپس ساخت تجهیزات داخلی با تکیه بر نیروهای خود شرکت را سرلوحه تفکرات خود قرار داده است. این شرکت با داشتن ۱۳۰۰ نفر پرسنل در معادن مس و آهن چندین سال به عنوان مکتشف و بهرهبردار نمونه شناخته شده است. انجام مطالعات پهنه درونه کاشمر (۴۲۰۰ کیلومتر مربع)، انجام مطالعات اکتشافی معدن شمال بردسکن(۱۴۸ کیلومتر مربع)، انجام حفاری اکتشافی بالغ بر 100 هزار متر، احداث واحدهای تغلیظ و کاتد مس و دانهبندی سنگ آهن، تنها تعدادی از کارهای انجام گرفته در چند سال اخیر توسط این شرکت است.
در حال حاضر جهان تحت تاثیر انقلابهایی که صنایع را متحول کردهاند، قرار دارد، انقلاب صنعتی چهارم و استفاده از بسترهای این انقلاب صنعتی قطعاً باعث بهبودی شرایط اقتصادی کشورمان خواهد شد. همانطور که میدانیم بسترهای تکنولوژی در انقلاب صنعتی چهارم موجب افزایش حجم تولید مواد اولیه معدنی، بهبود کیفیت، راندمان بالا و … میشود. استفاده از هوش مصنوعی، اینترنت اشیا در معادن نه تنها در تمامی بخشها تاثیر گذار است، بلکه میتواند به صورت مستقیم بر افزایش راندمان نیروی انسانی هم تاثیر بگذارد. چقدر استفاده از بسترهای انقلاب صنعتی چهارم در معادن را مهم میدانید؟
به نظر بنده بخش صنعت و معدن میتواند، یکی از ستونهای انقلاب صنعتی چهارم باشد. تعریف درست از ساز و کارهای اداری، تعریف درست از بضاعت معدنکاری، تعریف درست از سوددهی، تعریف درست از حقوق دولتی و عوارض دولتی و تعریف درست از مدیریت کار که به نظر من مورد آخر از همه مهمتر است میتواند شرایطی را فراهم کند که بیکاری ریشه کن شود.
ضرورت و اهمیت نقش تکنولوژی، فناوری و نوآوری در معادن برایمان صحبت کنید، لطفا بفرمائید با توجه به اینکه حرف از جایگزینی درآمدهای معدنی به جای درآمدهای نفتی شده است، چگونه است که تاکنون در مسائل اکتشاف و فرآوری هنوز راههای طولانی داریم؟ تکنولوژی و فناوریهای جدید و نوآوریها چطور میتوانند بخشی از معظلات حوزه معدن را حل کنند؟
بنده در زمینه معادن کوچک و متوسط مقیاس بسیار توصیه میکنم مسائل ژئومتالورژی به جد دنبال شود. این مورد هزینه نیست بلکه سرمایهگذاری است. اکتشاف درست باید جایگزین اکتشاف سنتی شود. اکتشاف باید تعریف داشته باشد. اصلا به نظر من بدون تایید مهندس فرآوری نباید پروانهای صادر شود ( البته نه هر مهندس فرآوری). ما بیشتر از اینکه مشکل تجهیزات را داشته باشیم مشکل نگاه به معدنکاری را داریم. معادن در این مقیاس بسیار حساس هستند. این معادن یا باید دست افراد کاردان باشند و یا اینکه با نظارت افراد کاردان پیش برده شوند. بسیاری از معادن دست معدندار است که ۲۰ سال از زمان پروانه آن گذشته و عملا کاری نکردهاند.اینها به ضرر کشور است. تکنولوژی نیز با تربیت نیروی متخصص و کاردان درست میشود. در اینگونه معادن بیشتر از اینکه تحریمهای خارجی مانع رسیدن به هدف شوند، تحریمهای داخلی سد راه شدهاند.
خام فروشی یکی از چالشهای اصلی صنعت معدن در کشور است، آیا کشور در بخش فرآوری با مشکل فناوری و تکنولوژی رو به رو است؟
معنای خامفروشی چیست؟ متاسفانه مفهوم خامفروشی هنوز جا نیافتاده است. سنگ آهنی که به صورت خدادادی از معادن پلاسر با عیار ۶۳% با جداکنندههای خشک تولید میشود آیا مصداق خام فروشی دارد؟این محصول با تبدیل به کنسانتره به عیار ۶۶% رسیده و ۱۵% آن هدر میرود. یا کنسانتره مس که برای تولید ۱ تن آن از ۱۰۰۰ تن باطله جدا میشود مصداق خام فروشی دارد که عوارض دولتی برای آن وضع میشود؟ اگر منظورتان این است که کاملا مخالفم. اما اگر منظور تولید کنسانتره مس، تولید کنسانتره آهن از منابع کمعیار، تولید کنسانتره سرب و روی و هزاران کانی دیگر است که خود توجیه اقتصادی ندارد میتوانم بگویم بنا به بضاعت معدن با تکنولوژی داخلی قابل دست یافتن است. مثال عملی آن را عنوان کردم. شرکت کومه معدن پارس در این مورد به تکنولوژی داخلی و نیروی داخلی اعتماد کرد و نتیجه گرفت. پیشنهاد میکنم بقیه هم با مدیریت درست این کار را انجام دهد.
به نظر شما در زمینه استخراج و فرآوری مواد معدنی با چه مشکلاتی رو به روهستیم؟
در مقیاس معادن کوچک و متوسط مقیاس از بحث نیروی انسانی که بنظر من چالش اساسی است بگذریم ماشینآلات معدنی است. ماشینآلات معدنی واقعا سهم بزرگی در معدنکاری دارند. عدم ورود ماشینآلات یا وضع قوانینی همچون خرید تعدادی ماشینآلات معدنی داخلی در قبال واردات آنها کار را بسیار سخت کرده است. ما واقعا باید نسبت به توانایی خود با مسائل روبرو شویم. اگر واقعا توانایی ساخت بیل مکانیکی درست را نداریم باید وارد کنیم تا اقتصاد بچرد. بجای بهانه تولید شغل در این بخش میتوانیم با راهاندازی معادن کوچک مقیاس چند ده برابر آن تولید شغل و ثروت کنیم. بنده با تولید داخلی بسیار موافقم و از اول هم گفته و میگویم تولید داخلی. اما هر چیزی بهایی دارد. به نظرم در این زمینه و با توجه به مشکلات اقتصادی فعلی بهای این بخش بسیار سنگین بوده و باعث تعطیلی بسیاری از معادن میشود. مسئله دیگر نگاه فنی و علمی به موضوع داشتن است. پیشنهاد میکنم قبل از هرکاری حتما از متخصص ژئومتالورژی استفاده شود. ژئو به معنای زمین است. مهندس فرآوری که نداند در زمین چه گذشته است نمیتواند کارخانهای منعطف طراحی کند.
برای حضور در میان شرکتهای دانش بنیان چه فعالیتهایی انجام دادهاید؟ چقدر اقتصاد کشور به شرکتهای دانش بنیان نیاز دارد؟
شرکت کومه معدن پارس از ابتدای کار یک شرکت بازرگانی بوده و بعد معدنی بازرگانی شده است. اسماً شرکت به صورت دانش بنیان ثبت نشده است، اما با فعالیتهایی که انجام داده است نوآوریهای فراوانی داشته است. اقتصاد کشور نیازمند شرکتهای دانش بنیان است اما نه هر شرکت دانش بنیانی. به نظرم باید این شرکتها نقشه راه درستی داشته باشند. اسم دانش بنیان و عدم سودآوری به نظرم جز تلف کردن سرمایههای کشور عایدی نخواهد داشت.