کانی مگ،طی یک دهه گذشته، مزیتهای هوشمندسازی در صنایع مختلف به اثبات رسیده است. جذابیتهای هوشمندسازی معدنکاری باعث شده است که بسیاری از شرکتهای فعال در دنیای دیجیتال، الکترونیک و ارتباطات وارد دنیای معدنکاری هوشمند شده و کارهای بزرگی انجام دادهاند.مهرداد مشیری، معاون معدنی و عضو هئیت مدیره شرکت معدنی و املاح ایران معتقد است، برای حرکت در مسیر نوآوری در معادن، ظرفیتها و فرصتهای بسیاری وجود دارد؛ اما صنعت معدن کشور فاصله زیادی با هوشمندسازی دارد. در ادامه مشروح صحبتهای وی را بخوانید.
خامفروشی و صادرات مواد خام معدنی با بهرهوری کم یکی از چالشهای فعلی صنعت معدن است. متوقف کردن سیاستهای جزیرهای و رانتی صادراتی خامفروشی و ایجاد واحدهای فراوری و بهرهبرداری روزآمد یکی از راههایی است که کارشناسان آن را به عنوان مفر برون رفت از این چالشها عنوان میکنند؟
در حوزههای مختلف صنعت معدن، از مقدماتی تا انتهایی بزرگترین مشکل بحث تکنولوژی و سطح بالاتر از آن بحث مدیریت و سیاست گذاری است.این مدیریت و سیاست گذاری در دو بخش خود را نشان میدهد.
در حوزه کلام، سیاست گذاریها و قوانین و مقررات میتواند یک سیستم را از فعالیت بازداشته و آن را متوقف کند. در حوزه خرد، برنامهریزیهای صورت گرفته منجر به فعالیتهای غیراصولی میشود، در حال حاضر یکی از بزرگترین معضلات صنعت معدن حتی در معادن بزرگ این است که، به صورت متوازن برنامهریزی برای استخراج اصولی وجود ندارد.
برای مثال در یکی از معادن بزرگ سنگ آهن کشور کار استخراج را انجام دادند و در حال حاضر به این جمع بندی رسیدهاند که در محاسبات اشتباه صورت گرفته است. اگر بخواهند در عمق بیشتر فعالیت کنند، حجم بسیار زیادی باطلهبرداری باید انجام شود که کار را غیر اقتصادی میکند، این مسئله بسیار جدی است.
پیشتر هم این مشکلات وجود داشت و معادن بسیاری تا حد ممکن ماده معدنی استخراج کردند و باطلههای آن را به عنوان میراث برای ما گذاشتند و ما حجم سرمایه گذاری بسیار بالایی را برای استخراج آنها گذاشتیم.
در اقتصاد چرخشی و یا همان اقتصاد دایرهای میگویند، باطلهها میتواند محصولات تازهای را تولید کند و ما فقط نیاز به تکنولوژی آن داریم، نظر شما در این رابطه چیست؟
بله، ولی در همه آیتمها نه. معمولا برای پسماندهای معدنی این قضیه کاربرد دارد، چون که شما یک مرحله همه فرآیندهای معدنی را در آن انجام دادهاید، استخراج و خردایش انجام شده و فرآوری صورت گرفته و در نهایت از منطقه معدنی ماده را برداشت شده است. در نهایت در پسماندها یکسری مواد وجود دارد که درحال حاضر تکنولوژی برداشت آن را در کشور نداریم.
در باطلههای معادن هم این موضوع صدق میکند، برای مثال سنگ آهن هماتیس یک اعیاری بود که قبلا اقتصادی نبود ولی درحال حاضر به تکنولوژیهایی در این زمینه دست یافتهاند که این سنگ ارزش اقتصادی پیدا کرده است.در حال حاضر مگنت با عیار بسیار پایینی صرفه اقتصادی دارد
در حوزه آهن که روشهای مغناطیسی صدقی جواب میدهد معمولا این فعالیتها به صرفه است، در حوزههایی که پایه آن فیزیکی و شیمیایی مثل « فلوتیشن» است و کلا انحلالی، اسید شویی و همچنین لیچینگ و امثال آن انجام میشود معمولا به همین شکل است. یعنی در یک مرحله ما اینها را استخراج می کنیم
اتفاق آن در کاتد مس زیاد میافتد، لجن آن حاوی طلا و کلی فلزات گرانبها مانند نقره است و ما در داخل کشور تکنولوژی جدا سازی آنها را نداریم و معمولا کلا به صورت خام صادر میکنیم.
در انقلاب صنعتی چهارم صحبت از تولید متا محصولات است؛ یعنی محصولات موج چهارمی ورای محصولاتی هستند که در حال حاضر در جهان وجود دارد، قطعا مواد معدنی ما این ظرفیت را دارند که محصولات تازهای را وارد دنیا کنند،دلیل خامفروشی مواد معدنی مشکل در زمینه فرآوری است یا اینکه حتی در لایههای پایین هم این مسئله وجود دارد که اصلا ما نمیدانیم این ماده معدنی باید چگونه به چه محصول ارزشمندتری تبدیل شود؟
معدن به عنوان صنعت مادر به شمار میرود، یعنی در زنجیره ارزش میتواند جایگاه داشته باشد. هر آنچه را که شما در صنعت میبینید به جز حوزه کشاورزی، ماده اولیه آن از معادن استخراج میشود. ولی موضوع مهم این است که برای رسیدن به همان ماده اولیه و رسیدن بر فرض مثال به آن فلز گرانبها، لیتیوم، پلیاتینیوم و همه فلزاتی که بسیار ارزشمند و معمولا عیار پایین هستند، سود اقتصادی در نظر گرفته میشود. اما در کشورمان یکبار تمامی هزینهها را با ماده اصلی انجام میدهیم.در حال حاضر در حوزههای داخلی، در ایران این معضل در ریشههای آن است.
یکی از بزرگترین مسائل در حوزه معدن مسئله حمل و نقل است، حمل و نقل یکی از آیتمهای فرابخش معدن است که نوآوری در این حوزه، میتواند خیلی از چیزها را جا به جا کند و خارج از « استکتور» معدن هم است ولی بسیار تاثیر گذار در حوزه معدن است.
به طور مثال، یک قطاری که بتواند با ظرفیت و سرعت بالا، حمل و نقل مواد معدنی را انجام دهد.نیاز جدی صنعت معدن است،این بزرگترین مسئله خارج از صنعت معدن است که ما با آن درگیر هستیم.بحث دوم نیز سیاست گذاریها و مدیریت کلان تا خرد است.
در مورد استراتژیهای هوشمند سازی معادن کشور چه تحلیلی دارید؟
به طورکل در هوشمندسازی معادن در چندین سطح انجام میشود. مسئله این است که در حال حاضر با رباتیک فاصله زیادی داریم و حتی از نظر تکنولوژی هنوز فاصله معناداری با سایر معادن کشورهای توسعه یافته وجود دارد.تحریمها هم بر این موضوع اضافه شده است. در حال حاضر مسئلهای که زمزمههای آن بسیار شنیده میشود « اتوماسیون صنایع معدنی» است که با توجه به ابزار دقیق و شرایطی که احتیاج دارد و بعضا عدم صرف اقتصادی ممکن نیست.یعنی شما میبینید یک کارگر را اینجا بگذارید نظاره کند، هزینه آن از واردات و نصب این تجهیزات خیلی اوقات به صرفهتر است.بحث مکانیزاسیون مشکل دیگری است که با آن درگیریم، در حال حاضر خیلی از معادن در مکانیزه کردن مشکل دارند و این موضوع به خاطر نبود تجهیزات و تحریم و نبود ماشینآلات بزرگ معدنی است.بسیاری از صنایعی که هم اکنون غیر اقتصادی هستند، میتواند با تجهیزات بالاتر در داخل کشور اقتصادی شود ولی به خاطر بحث حمل و نقل داخل معدن مشکلات همچنان وجود دارد.
به دلیل اینکه تحریم هستیم، در رابطه با تامین آنها به مشکل بر میخوریم، همچنین؛ بر فرض که آنها را تامین کنیم، آیا باید بتوانیم خدمات پشتیبانی بگیریم و به دلیل همان تحریمها این امکان وجود ندارد.
بر فرض یک بیل پی سی ۱۵۰۰ داشتن در ایران بیشتر شبیه رویا میشود و این چیزی است که در خیلی از جاهای دنیا اتفاق میافتد .
باتوجه به اینکه چالش جدی در حوزه لجستیک و مکانیزاسیون وجود دارد، چطور میتوانیم از بسترهای هوشمند برای حل این مشکل استفاده کنیم؟
به طور کلی حوزه « آیتی» میتواند به حوزه معدن کمک بسیار کند. حوزه آیتی در سه رکن به صورت جدی میتواند مسیر نوآوری در معادن را توسعه دهد.
- حوزههای جذب مالی نوین
- در حوزه هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ بتوانیم یکسری از کارها و تحلیل دادهها را با توجه به اینکه انسانها محدودیت دارند به نرم افزار و کامپیوتر بسپاریم
- تحلیل بازارها و الگوریتمهایی که ما در حال حاضر میبینیم در خیلی از جاهای دنیا اتفاق میافتد و ما اصلا دسترسی به اینها نداریم.
مسئله دیگر این است که نوآوری در معادن خیلی اوقات میتواند به دسترسیها ربط داشته باشد. شما به نکتهای اشاره کردید که معادن غیر فعال در کشور زیاد است، شما میتوانید بروید یک معدن گچ بزنید، میتوانید یک سازمان و فرآیندی را ترسیم کنید و ساختاری را ایجاد کنید که بتوانید گچ باکیفیت منطقه سمنان را که یکی از باکیفیت گچ های دنیاست را تولید کنید و بفروشید.اما مشکل اینجاست که اینها به خاطر اینکه نمیدانند زمانی که رکود و ساخت و ساز نیست، تولید ندارند و نیمه فعال میشوند، چون فروشی ندارند.
راه حل ساده این است که با توجه به تحریمها بر فرض مثال در کشور عمان بتوانید یک «برنامه مشارکتی ایجاد کنید و از اینها خرید مطمئن و تضمینی داشته باشید و این گچ با کیفیت را به آنجا برده و یک فرآوری اولیه نیز بر روی آن انجام دهید.یا اگر نمیتوانید برای بحث گچ دارویی کاری کنید، تلاش کنید تا گچ با کیفیت سفید را تولید و صادر کنید.
لزوما شما سرمایه گذاری جدی در حوزه معدن انجام ندادهاید، ولی در بازارسازی معادن گچ که در حال حاضر ۳۰۰ معدن گچ وجود دارد که بسیاری غیر فعال هستند، می توانید فعالیت داشته باشید و این یک سیاست گذاری کلان اقتصادی در کشور است، این یک نوآوری است و معیار نوآوری آن هم اصطلاحا استفاده از ظرفیت خالی و ایجاد دسترسی میشود.
شاید به این جمع بندی برسید که برای ۱۰۰ معدن کوچک مس اصلا ارزش اصلا بهینه نباشد کارخانه کاتوگ بزند و در نهایت همان کنسانتره سازی را کند.
شما در نهایت دو الی سه تا هاب کنسانتره ایجاده کرده و یک کارخانه کاتوگ که این را در سیستم فروش ترسیم کنید، از ظرفیت خالی معادن استفاده کردید، محصولشان را خرید کردید و یک بیزینس جدید را ترسیم کردهاید ولی احتیاج به زیرساختهای فرهنگی و قانونی دارد که بتوانید روی آنها حساب کنید تا این کارها را انجام دهید.یا اینکه یک نرم افزاری را که بتوانید معادن کوچک را مس و آهن را با هم هماهنگ کنید و دیگر قیمت گذار لزوما شرکتهای بزرگ آهن نباشد و یک چیزی شبیه بورس کالا ایجاد شود.از اینگونه کارها میتوان انجام داد و کارهای بسیار جدی است و اثرات خیلی جدی نیز دارد.
یا پیش فروش کارهای معدنی بسیار کار جذابی میتواند باشد که مشکلات مالی این بخش را حل کند و همه بتوانند یک سهام خردی از یک معدن داشته باشند که در حال حاضر با توجه به این ساختارهای بورس نمیتوانند این را انجام دهند.اینگونه نوآوریها به نظرم کارآمدتر است تا در حوزه بیشتر لجستیک، ارائه خدمت، بازار و مالی شاید در حال حاضر در فضای داخلی کشور خیلی بر مبنای نوآوری خیلی جذابتر باشد.