تقویت اقتصاد ملی با صادرات غیر نفتی
تقویت اقتصاد ملی با صادرات غیر نفتی

کانی مگ، جعفر گودرزی- صحبت از جایگزینی صادارت محصولات و مواد معدنی با نفت چندسالی است که به صورت جدی مطرح می‌شود. در بسیاری از برنامه‌ها و طرح‌های مدون از سوی دولت هم به این موضوع تاکید ویژه‌ای‌می‌شود. توسعه صادرات غیر نفتی و حرکت به سمت وابستگی کمتر به نفت، موضوعی است که باید آن […]

کانی مگ، جعفر گودرزی- صحبت از جایگزینی صادارت محصولات و مواد معدنی با نفت چندسالی است که به صورت جدی مطرح می‌شود. در بسیاری از برنامه‌ها و طرح‌های مدون از سوی دولت هم به این موضوع تاکید ویژه‌ای‌می‌شود. توسعه صادرات غیر نفتی و حرکت به سمت وابستگی کمتر به نفت، موضوعی است که باید آن را در شرایط تحریم‌های بین‌المللی و چالش‌های پس از آن بیشتر جدی گرفت. آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران معتقد است« صادرات غیر نفتی می‌تواند علاوه بر وابستگی کمتر کشور به نفت، مسیر افزایش ارزش پول ملی و تقویت آن را هموارتر کند.» در ادامه مشروح صحبت‌های وی را بخوانید.

در رابطه با کاهش وابستگی به نفت و توسعه صادرات غیر نفتی موارد مختلفی ارایه می‌شود، به نظر شما در شرایط کنونی که تحریم‌های بین‌المللی اقتصاد کشور را تحت تاثیر گذاشته‌اند، می‌توان صادرات غیر نفتی را توسعه داد؟

نه تنها در شرایط کنونی بلکه بهتر است کشورمان تکیه کمتری به درآمدهای نفتی داشته باشد. صادرات محصولات غیر نفتی باعث می‌شود تا فرصت‌های بسیاری برای مقابله با تحریم‌ها و تقویت ارزش پول ملی ایجاد شود.

واقعیت این است که برخلاف تصورها نباید گفت، تحریم‌ها برای کشور فرصت هستند؛ تحریم‌ها معمولاً مزیتی ایجاد نمی‌کنند و در بنیاد خود یک نوع محدودیت و تشدید مرزبندی میان یک کشور با جهان هستند. وقتی که اقتصاد یک کشور زیر فشارهای بین‌المللی و تحریم‌های جدی قرار می‌گیرد، رشته ارتباطی خود را با کشورهای دنیا از دست داده و به عبارتی حبس می‌شود. اقتصادی که هیچ ارتباطی ندارد، نمی‌تواند درون‌زایی اقتصاد خود را به رخ کشیده و برون‌نگری را دردستور کار قرار دهد.

 اینکه گفته می‌شود تحریم‌ها نوعی فرصت هستند به این دلیل است که فعالان اقتصادی بتوانند از شرایط سخت فرصت‌های تازه‌ای را فراهم کنند. با این حال باید گفت که، فرصت‌سازی کار آسانی نیست و اقداماتی نیز که برخی از آنها به عنوان فرصت‌های شکوفا شده در زمان تحریم یاد می‌کنند، پیش از این دوره بنیانگذاری شده است.

 به عبارت دیگر، ما اهتمامی را که در زمان تحریم برای تاب‌آوری و حفظ اقتصاد به کار می‌گیریم، باید قبل از این دوره می‌داشتیم و با تصمیم‌ها و اقدامات مؤثر راهی برای مهار بحران‌های خارجی ایجاد می‌کردیم؛ تا در زمان بحرانی توان مقاومت در برابر فشارها را داشته باشیم.

چطور می‌توان در دوران تحریم‌ها صادرات غیر نفتی را رشد داد؟

وقتی تحریم‌های بین‌المللی مجددا آغاز شد، کشور دچار تنش ارزی و کاهش دوباره ارزش پول ملی شد. این انتقاد به دولت وارد بود که چرا هیچ پیش بینی در این زمینه صورت نگرفته بود. واقعیت این است که تحریم‌ها در ایران مسأله یک یا دوساله نیست و سابقه‌دار است. اگر قرار به ایجاد ارزش افزوده در صنایع کشور، رونق و گسترش تولید و صادرات غیر نفتی، گسترش روابط بین‌المللی دارای پشتوانه محکم با شرکای تجاری، تعریف سازوکارهای مالی فراتر از شبکه‌های جهانی و مواردی از این دست بود، زمان آن در شرایط بحرانی نبود و باید پیش از هر تهدید احتمالی به آنها می‌اندیشیدیم تا بتوانیم در دوران سخت تحریم دربرابر فشارها تاب‌آوری داشته باشیم.

متأسفانه در طول چند دهه اخیر و حتی پس از آن‌که مقام معظم رهبری بر اجرای اقتصاد مقاومتی تأکید داشتند، این اتفاق آنطور که لازم بود، نیفتاد و به نظر می‌رسد تا زمانی که اجرای یک برنامه حالت اجبار پیدا نکند، در اقتصاد ایران اجرا نمی‌شود. از این‌رو بیشتر از آن‌که در تحریم‌ها فرصت‌سازی کرده باشیم، پیش از دوره سخت تحریم‌ها فرصت‌سوزی داشته‌ایم. در چند دهه اخیر مدام تحریم‌ها علیه ایران افزوده شده و در برخی از دوره‌ها امکان اینکه صنایع ایران رونق نسبی پیدا کنند و یا از وابستگی تا اندازه‌ای رها شوند، وجود داشته است.

باتوجه به مشکلات کنونی و چالش‌هایی که ماحصل بی‌توجهی به مشکلات تحریم‌ها بودند، چقدر می‌توان به تحقق افزایش صادرات غیر نفتی و رونق اقتصادی با تکیه بر صادرات غیرنفتی امیدوار بود؟

حتی در شرایط سخت هم نباید نسبت به حل مشکلات نا امید بود. باتوجه به رشد استارتاپ‌ها و شرکت‌های دانش بنیان هنوز می‌توان به بازگشت رونق اقتصادی و توسعه اقتصاد دانش بنیان در کشور امیدوار بود. در شرایط تحریمی اقتصاد کشور نمی‌تواند پویا باشد؛ اما در شرایط سخت هم باید به دنبال ایده‌های جدید رفت. در قرنطینه قرار دادن اقتصاد نتیجه‌ای جز انزوای اقتصادی و کاهش ارتباطات بین‌المللی و از دست رفتن فرصت‌های بی‌شمار ندارد.

یکی از راه‌هایی که در دوران تحریم‌ می‌تواند نتایج مثبتی داشته باشد، ارتباط برقرار کردن شرکت‌های دانش بنیان و استارتاپ‌های بخش خصوصی با کشورهای خارجی است. متاسفانه بخش عمده‌ای از اقتصاد کشورمان در دست شرکت‌های بزرگ دولتی است باید شرایط ورود شرکت‌های خصوصی در عرصه‌های بین‌المللی فراهم شود. از سوی دیگر این شرکت‌ها می‌توانند به شرکای خارجی خود فشار واردکنند که تحریم‌های بین‌المللی را نادیده گرفته و یک همکاری دو سویه با کشورمان داشته باشند. توسعه صادرات غیر نفتی در این صورت محقق می‌شود.

در داخل نیز تدابیر ویژه و اتخاذ سیاست‌های خاص و مشخص توسط بانک مرکزی، افزایش نظارت بر قیمت‌ها، بازرسی‌ها، ممانعت از احتکار و قاچاق معکوس می‌تواند به مدیریت نسبی شرایط کمک کند. اما اینکه بخواهیم در تولید رونق چشمگیری را رقم بزنیم و اقتصاد کشور را بی‌نیاز از دلارهای نفتی کنیم، مقدور نیست و نمی‌توان در انتظار فرصت‌سازی از تحریم و گشایش‌های ویژه بود.

به‌نظر می‌رسد که اکنون با زمزمه‌های احیای برجام، نظام برنامه‌ریزی کشور باید دست به کار شود و بنای این توسعه‌یافتگی و مدیریت بهینه درآمدهای ارزی حاصل از نفت را بازتعریف کند تا بیشترین بهره را از درآمدهای نفتی در نبود تحریم‌ها ببریم و بنیان اقتصاد را قوی و تحریم‌ناپذیر کنیم.

صحبت از فعالیت بخش خصوصی در اقتصاد کشور داشتید، آیا بخش خصوصی می‌تواند صنایع مادر را در کشور مدیریت کند؟

ببنید شما چند شرکت دانش بنیان خصوصی واقعی می‌بینید که در حوزه نفت وارد شده‌اند. بیشتر شرکت‌های دانش بنیان وابسته به نهاد خاصی هستند. در نتیجه می‌توانیم بگوییم که حتی در اقتصاد کشور زمینه ورود شرکت‌های دانش بنیان خصوصی فراهم نشده است. از سوی دیگر آمارهای اقتصاد می‌گویند، نقدینگی در کشور روز به روز رشد می‌کند و مردم سرمایه‌های سرگردان خود را در بازارهای غیر مولد سرمایه‌گذاری می‌کنند. در این صورت چگونه می‌توانیم به صادرات غیر نفتی امیدوار باشیم. در بیشتر کشورهای توسعه یافته نقدینگی را در راستای افزایش وتوسعه تولید به کار می‌برند.

نقدینگی به خودی خود امری مذموم نیست چرا که هر اقتصادی باید منابع مالی برای توسعه خود داشته باشد.اگر دولت و بانک مرکزی برنامه‌ای برای هدایت نقدینگی به سمت تولید داشته باشند، نقدینگی کنونی که شبیه سیلی خانمان برانداز عمل می‌کند منجر به رونق اقتصادی می‌شود. اگر نقدینگی ایجاد شده از سوی نظام بانکی کشور به سمت مولد سازی و توسعه تولید برود نه خرید دارایی و سفته بازی، قطعا نقدینگی موجود نه تنها نگران کننده نخواهد بود بلکه نقدینگی مدیریت شده‌ای است که با فعال سازی و رونق بخشی به بازارها و صنایع مختلف، جان دوباره‌ای به اقتصاد ایران و به افزایش اشتغال و صادرات می‌بخشد.

یعنی با توسعه بخش خصوصی می‌توان به افزایش صادرات غیرنفتی امیدوار بود؟

این موضوع یک شبه حاصل نمی‌شود. در گام اول باید زیرساخت‌های فعالیت بخش خصوصی فراهم شود. از سوی دیگر برای صادرات غیرنفتی ملزم هستیم زیربنای علمی اقتصاد کشور را توسعه دهیم. در نتیجه می‌توان گفت اقتصاد کشور برای دست یابی به یک رونق اقتصادی ماندگار نیاز به تغییر در ساختارها و نگاه‌های دولتی دارد.