منصور قربانی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، در گفتگو با کانی مگ گفت: چندین دهه است که موضوع روابط میان دانشگاه و صنعت مطرح است و تلاش میشود تعامل میان این دو بهبود یابد ولی در حقیقت سالهاست که راه و روش این دو از هم جدا شده است. صنعت برای انجام پروژهای تحقیقاتی خود از دانشگاه کمک نمیگیرد و دانشگاه هم برای افزایش کیفیت آموزش خود از صنعت مشورت نمیگیرد؛ گرچه این موضوع در همه مواقع صحت ندارد ولی میتوان گفت ۸۰ درصد روابط میان این دو را شامل میشود.
وی افزود: یکی از مهمترین دلایلی جدایی میان دانشجوبان فارقالتحصیل با محیط صنعت این است که این دانشجویان، بعد از گذراندن دوره کارشناسی وارد مقطع ارشد و بعد از آن بلافاصله وارد مقطع دکتری میشوند و در همان دانشگاه شروع به تدریس میکنند. بهتر است دانشجویان بعد از فارغالتحصیلی به ویژه بین مقطع ارشد و دکتری وارد محیط کار و صنعت شوند و بعد به ادامه تحصیل بپردازند و اعضای هیئت علمی به خصوص در دوره استادیاری حداقل یکسال مأمور به خدمت در صنعت و واحدهای اجرایی شوند.
قربانی با انتقاد به آشنا نبودن دانشجویان فارغالتحصیل، با محیط کار، اظهار کرد: صنعت در مسیری جدا و دانشگاه هم بدون توجه به اهداف صنعت، به تدریس علوم میپردازد؛ به طور مثال دانشجویان ارشد و دکتری که با محیط بازار کار آشنایی ندارند، با سادهترین مسائل معدنی همانند ثبت یک محدوده معدنی، قانون معادن، آئین نامههای اجرایی، نظام مهندسی و… اطلاعاتی ندارند. مثلاً در تمام واحدهای درسی از کارشناسی تا دکتری برای دانشجویان زمینشناسی و معدن یک واحد درسی درباره قانون معدنکاری، آییننامه معادن و نظام مهندسی معدن وجود ندارد.
این استاد دانشگاه با اشاره به روابط نزدیک میان صنعت و دانشگاه، عنوان کرد: افرادی که در صنعت مشغول به کار هستند، همه ازفارغالتحصیلان دانشگاهی هستند و دانشجوبان بعد از فارغالتحصیل شدن به دنبال کار در صنعت هستند؛ در اصل میان این دو محیط فاصلهای وجود ندارد و نباید صنعتگران با محیط دانشگاه بیگانه باشند. این دو به هم نیاز دارند و به هم وابسته هستند.
دانشگاه باید علومی را تدریس کند که مورد نیاز صنعت است
وی ادامه داد: امروزه تعامل خوبی میان دانشگاه و صنعت برقرار نیست، زیرا برخی دروسی که در دانشگاه تدریس میشود مورد نیاز صنعت نیست. سازمانهای اجرایی معدن و وزارت علوم باید در این راستا تعامل و همفکری داشته باشند و باهم به توافق برسند و نوع درسهای تدریسی را اصلاح کنند. دروس باید برحسب نیاز صنعت تعریف شوند و دانشگاه باید به فکر آموزش آن دسته از علومی باشد که مورد نیاز صنعت است و در حقیقت رشد تولید ملی و نیاز کشور مورد نظر باشد.
قربانی اظهار کرد: برنامهریزی برای رفع نیاز صنعت از مهمترین عوامل جدایی میان این دو است و در حالی که این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است، تاکنون برای آن هیچ اقدامی نشده است؛ تنها گفته میشود چرا میان صنعت و دانشگاه فاصله وجود دارد و چرا از تعامل ضعیفی برخوردارند!
صنعت باید بودجه بدهد و دانشگاه هم باید پاسخگوی نیاز صنعت باشد
وی افزود: میان اغلب سازمانهای اجرایی با مراکزی دانشگاهی، مانند وزارت علوم ارتباطی ضیف وجود دارد. زمانی که صنعت برای انجام پروژهای به دانشگاه بودجه پرداخت میکند، حق دارد که از فرآیند انجام آن پروژه مطلع باشد و بداند که در نهایت نیازش برطرف میشود.
قربانی گفت: زمانی که صنعت بودجهای را برای انجام پروژه به دانشگاه اختصاص میدهد، این حق را دارد که در رابطه با هزینهای که پرداخت کرده است سؤال بپرسد و بداند آیا این مطالعات، نیازش را برطرف میکند یا خیر؛ دانشگاه هم باید در مقابل دریافت این هزینه، بررسی کند که آیا نیاز صنعت برطرف خواهد شد و آیا دانشگاه به مقاصد پژوهشی خود عمل کرده است یا خیر.
وی افزود: این مسائل سبب به وجود آمدن ناهماهنگیها میان صنعت و دانشگاه میشوند و به اعتقاد من تا زمانی که این ناهماهنگیها برطرف نشوند، پیشبینی میشود تا دهه آینده نیز تعامل میان دانشگاه و صنعت به همین شیوه خواهد ماند.
اغلب معادن اکتشاف شده متعلق به دورههای گذشته هستند
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، با برشمردن ضعف کشورمان در اکتشاف معادن، عنوان کرد: در حقیقت اغلب معادن بزرگ آهن، سرب و روی، طلا و حتی مس و غیرفلزیها که در حال حاظر در حال بهرهبرداری هستند، جزئی از میراث قدیمی و عملیاتی شدادی در گذشته هستند.
وی ادامه داد: تاکنون شرکتهای خصوصی و شرکت تهیه و تولید مواد معدنی (ایمیدرو) در کشف مس موفق بودهاند و چند کانسار در استان سیستان و بلوجستان و خراسان جنوبی پیدا شده است؛ اما به طور کلی محل پیدایش تمامی این معادنی که در حال حاضر وجود دارند را میتوان از دوران هخامنشی تا کنون پیگیری کرد؛ این معادن در دوران گذشته به بهرهبرداری رسیدهاند و برای مدتی غیر فعال و مجداداً فعال شدهاند.
قربانی افزود: ارث پدری ما در حال تمام شدن است و امروزه نیاز به اکتشاف بیشتری داریم، اکتشافی که سطحی نباشد و در عمقهای بیشتری به استخراج ماده معدنی بپردازد. در حال حاظر معدن بزرگی برای آهن و منگنز، حتی سرب و روی نداریم و همه معادن بزرگ ما متعلق به زمانهای گذشته و دهه پنجاه خورشیدی هستند.
وی با بیان اینکه نباید اقدام به اکتشاف عمیق، صرفاً با حفاری و ایجاد حفره در زمین خلاصه شود، تصریح کرد: ابتدا باید ویژگیهای حاکم در تشکیل یک کانسار را خوب بدانیم و موقعیت زمینشناسی ایران را در رابطه با آن کانسار، در نظر بگیریم و نواحی کانیسازی را پیشبینی کنیم، سپس اقدام به فعالیتهای اکتشافی شود. در حقیقت باید به متالوژنی هر ماده معدنی و زمینشناسی ایران آشنا باشیم.
تجهیزات داریم ولی قدیمی هستند و نیاز به بازسازی دارند
وی تأکید کرد: بهرهبرداری معادن نیازی به تجهیزات خاصی ندارد و با تعمیر و نوسازی دستگاهها میتوان عملیات را بهبود بخشید. دستگاهها و ماشینآلاتی که هماکنون در معادن کشورمان در حال استفاده هستند، در همه جای دنیا استفاده میشوند؛ برخی تجهیزات ما کند و قدیمی هستند، فقط نیاز به بازسازی و نوسازی دارند.
وی با اشاره به ضعف در مدیریت و اقدامات کارشناسی نشده در پروژههای معدنی، اظهار کرد: ضعف مدیریت متمرکز در اکتشاف و ماشینآلات قدیمی و ناتوانی در مدیریت پروژههای معدنی، سبب کند شدن عملیات معدنی کشورمان نسبت به نرمال جهانی شده است.
وی افزود: در ایران معمولاً پروژههای معدنی، پروژههای کوچکی هستند. پروژههای بزرگ باعث رشد مدیریت و کارشناسان کاربلد میشوند. ابزار آلات و ماشین آلات استخراج باید متناسب با ذخیره و توان معدن و فاصله آنها تا فراوری یا محل فروش در نظر گرفته شود.
قربانی درپاسخ به این سوال که چه بخشهایی در کشف منابع معدنی باید پیشرو باشد، گفت: شرکتهای خصوصی میتوانند وارد این معقوله شوند و شروع به اقدامات اکتشاف کنند، به شرط آنکه دولت موانع و بروکراسی را کم کند و خارج از این در این فرآیند هیج نقشی نداشته باشد، یعنی جدا از اینکه حمایت نکند، مانع انجام فعالیتهای آنها هم نشود.
وی با اشاره به اهمیت عملیات حفاری، خاطرنشان کرد: ابتدا باید مطالعات زمینشناسی به طور کامل انجام شود و با نزدیک شدن به واقعیت، اقدام به حفاری کرد. در هنگام مطالعات و برای آزمایشها، گاهی نیاز به حفاریهای بیشتری است. در حقیقت برای کشف ذخایر معدنی به ویژه در اعماق، نباید خساست به خرج داد.
این استاد دانشگاهی ادامه داد: تعداد کارشناسهای حفاری با تجربه کم است اما دستگاههای حفاری در ایران، مانند سایر نقاط دنیا گران هستند و همانند سایر کالاها، تورم به دستگاههای پیشرفته حفاری نیز تأثیر گذاشته است. باید در کشورمان دستگاهها و ماشین آلات بهرهبرداری، متناسب با قیمتهای روز دنیا باشند و از قیمتهای جهانی بالاتر نباشند؛ واردات ماشین آلات و تجهیزات حقوق گمرکی نداشته باشد و نگاهی به کارخانههای ماشینسازی که زیر نظر دارد بیاندازد، تعدادی از آنها ماشین برای پروژههای عمرانی و معدن تولید میکنند.
بیشترین ظلم درحق معادن کوچک و متوسط مقیاس شده است
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، با تأکید بر اهمیت معادن کوچک و متوسط مقیاس، عنوان کرد: این معادن شناخته شده هستند و مانند سایر معادن بزرگ، جزئی از ارث پدری منابع معدنی موجود محسوب میشوند. تعدادی معدن کوچک مقیاس تا متوسط در اغلب استانها شناخته شده است. زمانی که تجهیزات بهرهبرداری نسبت به امروز پیشرفته نبودند، عملیات این معادن متوقف شد؛ به طور مثال، هنگام بهرهبرداری این معادن هنگامی که به سطح آب سفرههای زیرزمینی برخورد میکردند، عملیات متوقف میشد. اغلب این معادن اگر بازسازی شوند میتوانند به یک معدن متوسط تبدیل شوند.
وی یاد آور شد: اگر بگوییم در حق معادن ظلم شده است، بیشترین ظلم درحق معادن کوچک و متوسط مقیاس شده است؛ به این دلیل به آنها کوچک مقیاس میگوییم زیرا تاکنون تحقیقات جامع و کلی برای آنها انجام نشده است؛ اگر روی آنها به خوبی کار شود، ممکن است به معدن بزرگی تبدیل شوند. معمولا عملیات اکتشاف در معادن کوچک، نیمه تمام مانده است و باید اکتشاف تفصیلی و نیمه تفصیلی در آنها را به پایان رساند.
وی در پایان خاطر نشان کرد: طرح تهیه و تولید برای معادن کوچک و متوسط مقیاس، به نظر بنده طرح موفقی بود که فکر میکنم در دو سه ماه اخیر متوقف شده است؛ به هر حال این طرح نسب به اقدامات اکتشافی انجام شده در گذشته، موفق بوده است و میتواند به بهرهبرداری بهتر این معادن کمک کند و این طرح میتواند در مرحله بعد به نیازهای اکتشافی و طرح اکتشاف این معادن بپردازد.
- نویسنده : عاطفه عبدالهی