رضا عظیمی مدیر اجرایی طرح احیا، فعالسازی و توسعه معادن کوچک مقیاس، در گفتگو با کانی مگ، گفت:میتوان گفت آیندهایی که برای بخش معدن قابل تصور است، روشن و قابل اتکا باشد؛ چرا که تقاضا برای ماده معدنی در تمام دنیا بالا رفته است. وی افزود:آینده از آن کسانی است که از تکنولوژیهای روز استفاده […]
رضا عظیمی مدیر اجرایی طرح احیا، فعالسازی و توسعه معادن کوچک مقیاس، در گفتگو با کانی مگ، گفت:میتوان گفت آیندهایی که برای بخش معدن قابل تصور است، روشن و قابل اتکا باشد؛ چرا که تقاضا برای ماده معدنی در تمام دنیا بالا رفته است.
وی افزود:آینده از آن کسانی است که از تکنولوژیهای روز استفاده کنند و از نرم افزارهای تخصصی برای بهینه سازی مربوط به رفتارهای سازمانی و اجرایی خود بهره گیری کنند.
وی ادامه داد: در حال حاضر اینترنت اشیا یکی از مهمترین موضوعاتی است که در معادن بزرگ از آن استفاده میکنند. برای شبیه سازی و بهینه سازی هم میتوانند در آن قسمت آن را به کار ببرند. یکی دیگر از نکات مهم بحث ارزش افزوده ماده معدنی است، به گونه ای که بتوانیم زنجیرههای تولید مرتبط با معدن را در انتهای زنجیره به ماده معدنی تک و مصرف کنندههایی که ارزش افزوده بیشتری دارند متصل نماییم. اگر این موضوع به خوبی شکل گیرد میتوان گفت این زنجیره باعث ایجاد درآمد برای کشور هم شدهایم. همچنین پایداری مربوط به معادن را تامین خواهد کرد.
عظیمی در ادامه تصریح کرد: نکته دیگر، بحث شبکههای تخصصی است که باید برای فروش و برندینگ مربوط به معدن اتفاق بیافتد. اگر این شبکهها خوب شکل نگیرند بحثهای صادراتی با مشکل مواجه میشود. باید گفت ماده معدنی که صادر میکنیم، ممکن است توسط معادن بزرگ به صورت قابل توجهی ظرفیت تولید داشته باشند.
وی ادامه داد: همچنین میتوان گفت شاید معادن کوچک، چنین اقدامی را نداشته باشند، لذا باید مجموعههای جدیدی برای توسعه بازار ایجاد شوند که بتوانند این مشکل را حل و فصل کنند. به دلیل اینکه زبان و ادبیات فروش و مارکتینگ متفاوت از معدنکاری است و ضروری است بحث برندینگ و مارکتینگ مرتبط با صنایع معدنی را توسعه دهیم.
او در پاسخ به این پرسش، برخی از کشورهایی که معادن دارند معدن را به عنوان بنگاه اقتصادی میبینند؛ در ایران چنین نگاهی وجود ندارد، گفت: نوع نگاهی که در کشورهای دیگر وجود دارد اینگونه است که وقتی یک محدوده را برای معدنکاری در نظر میگیرند، تمام ماده معدنی را که در آن محدوده است کشف می کنند.
وی افزود: پس از کشف تمام ماده معدنی، ابعاد و اندازه آن را مشخص میکنند و طراحیها را بر اساس آن چیزی که در آینده روی آن ذخیره خواهند کرد، انجام میدهند. ولی در کشور ما به دلایل مختلف یک بخش خاص و کوچک را اکتشاف میکنند، همینطور برنامه ریزیها نیز کوتاه مدت شکل میگیرد و معمولاً شرکتهای کوچک استخراج معدن را بر مبنای همان ذخیره کوچک شروع میکنند؛ فلذا ابعاد موضوع را به خوبی تبیین نمیکنند.
عظیمی براین باور است: معمولاً برنامه ریزی برای معدنکاری در ایران مانند کشورهای دارنده معادن بزرگ انجام نمیشود. لذا پرداختن به این امر هزینهبر است. افرادی که اقدام به فعالیت معدنکاری میکنند در بیشتر مواقع صلاحیت مالی را در این قسمت ندارند.
وی تصریح کرد: دولت در این اندازه توان حمایت از کل فرآیند معدنکاری را از بخش اکتشاف تا فرآوری ندارد. لذا لازم است سرمایههای بزرگتر و نقدینگی را به سمت معادنی هدایت کنیم که شناخته شدهاند و واحدهایی که به بهره برداری رسیدهاند، کمک کنیم به اینکه آن معادن اکتشاف تکمیلی خود را انجام دهند.
وی تاکید کرد: یعنی گلوگاه اصلی مرتبط با معادن ما بحث اکتشاف است چه در شکل گیری معدن و چه در نیاز به اکتشاف تکمیلی در زمان بهره برداری. اکتشاف در قالب ساختاری سازمان یافته در کشور ما نهادینه نشده وضروری است از ابزار تخصصی روز دنیا برای کار اکتشاف استفاده نمایند.
این تحلیلگر در خصوص عملکرد دولت قبل در بحث معدن و اینکه برخی براین باور هستند دولت روحانی توجهی در بحث معادن نداشت، پاسخ داد: بی انصافی است اگر چنین تحلیلی کنیم چون مبنایی برای مقایسه و قضاوت نداریم. طرح احیا، فعال سازی و توسعه معادن کوچک مقیاس در دولت قبل شکل گرفت و نمیتوان گفت که حمایت نشده است. خیلی از بخشنامههای مربوط به طرح را در آن زمان ابلاغ کردند که حمایت خوبی از ابتدا انجام شد ولی نکتهاییکه هست، سیاست گذاری ثابتی برای معدن به صورت متمرکز لحاظ نشده است و با تغییر مدیریتها برنامههای اجرایی دستخوش تغییرات میشود که لازم است این موضوع به گونهای در برنامههای آتی تثبیت گردد.
او در ادامه تصریح کرد: نگرانی من به عنوان کسی که در این زمینه دست اندرکار هستم این است که صیانت از سرمایه گذاری معدن دار باید در بلندمدت حفظ شود و دولت باید با سیاستهای بلند مدت و بدون تغییر، در این خصوص پاسخگو باشد. متاسفانه بخشنامههای پی در پی و تصمیمات ناگهانی، تنش و شوک زیادی به معدن داران وارد میکند. نکته دیگر اینکه، مجموعههایی لازم هستند که به عنوان رصدخانه و پیش بینی کنندههای بخش معدن بتوانند تاثیرات تصمیم گیری و اثرات بخشنامهها را برای بلند مدت بررسی کرده و به صورت چابک باشند نه اینکه بررسی و یا عارضهیابی در قالب یک پروژه بلندمدت تعریف شود. وجود رصدخانههای معدنی ضروری است و باید این موضوع در زمینه معدن و صنایع معدنی و مخصوصاً بازار و آینده پژوهی تقویت گردد.
عظیمی در پاسخ به این پرسش، آیا به معدن نگاه اقتصادی میشود داشت، بیان کرد: معدن جدای از اقتصاد نیست. معدن اگر اقتصادی نباشد صنعت نمیشود. زمانی که میخواهید گواهی کشف را بگیرید تا ثابت نکنید این یک پروژه اقتصادی است برای شما گواهی کشف صادر نمیشود ولی نکتهای که در معدن وجود دارد این است که تبعات و درگیریهای حاشیهای گستردهای را برای خود رقم میزند. لذا فرهنگ معدن را باید به نوعی کلانتر نگاه کنیم.
وی در پایان خاطر نشان کرد: پروژههای مربوط به معدن اشتغال پایدار ایجاد میکند و وقتی روی معدن سرمایه گذاری میکنید در همان لحظه ی اجرا، سود را نمیبینید چون معدنکاری یک فرآیند است که مرحله به مرحله اجرا گردیده و در بخشی هزینهبر هست و سرمایه گذاری انجام میشود و بعد از مدت طولانی شروع به بازدهی و سودده شدن میکند. اینها مواردی که در حوزه معدن وجود دارد و لازم است در فرآیند معدنکاری، سیاست گذاری و برنامه ریزی به صورت بلند مدت تبیین گردد.