مشخص نبودن کارفرما از مصایب کارگران معدن است
مشخص نبودن کارفرما از مصایب کارگران معدن است

کانی مگ، سیاوش پورعلی- کارگران معدن در ایران با مشکلاتی مانند عدم مشخص بودن کارفرما، عدم ارسال لیست بیمه به سازمان تامین اجتماعی، عدم پرداخت به موقع دست‌مزد، عدم توجه به حقوق قانونی، عدم ایمنی و امنیت در محل کار و … دست به گریبان هستند و آن‌طور که یکی از اعضای شورای عالی کار […]

کانی مگ، سیاوش پورعلی- کارگران معدن در ایران با مشکلاتی مانند عدم مشخص بودن کارفرما، عدم ارسال لیست بیمه به سازمان تامین اجتماعی، عدم پرداخت به موقع دست‌مزد، عدم توجه به حقوق قانونی، عدم ایمنی و امنیت در محل کار و … دست به گریبان هستند و آن‌طور که یکی از اعضای شورای عالی کار می‌گوید عدم نظارت منسجم و دقیق «بازرسان اداره‌های کار» باعث ادامه این چرخه در معادن ایران شده است که این نادیده‌گیری هر روز جان و سلامتی کارگران معادن را با خطر مرگ روبه‌رو کرده است.

از سوی دیگر نبود تشکلات کارگری مستقل این اجازه را به کارگران معدن نمی‌دهد که بتوانند خواسته‌های خود را به کرسی بنشانند و مشکلات‌شان مانند معادنی که روی سرشان خراب خواهد شد در زیر خاک مدفون می‌شوند. در چنین شرایط اقتصادی این کارگران معدن هستند که ناچارند هر روز با مرگ دسته و پنجه نرم کنند.

احسان سهرابی، نماینده کارگران در شورای عالی حفاظت وزارت کار، در مورد مشکلاتی که سال‌ها است کارگران معادن ایران را با چالش‌هایی روبه‌رو کرده است و گاهی این مشکلات آنها را تا کام حبس در معادن می‌کشاند، به خبرنگار «کانی‌مگ» می‌گوید: «باتوجه به اینکه ایران از نظر تعدد معادن جزو کشورهای خاص جهان محسوب می‌شود ولی به همان اندازه در عدم توجه به کارگران این صنف هم باید ایران را از جمله کشورهای خاص بدانیم و این بی‌توجهی و عدم همکاری کارفرماها با سازمان تامین اجتماعی و تشکلات کارگری مستقل باعث شده است تا نتوانیم آن‌چنان که باید به مشکلات این قشر بپردازیم و متاسفانه تنها در زمانی رسانه‌ها به سوی کارگران معدن می‌روند که حوادثی چون «زمستان یورت» و … رخ می‌دهد.»

عضو شورای عالی کار کشور با اشاره به قوانینی که از کارگران معدن می‌تواند حمایت کند، ادامه می‌دهد: «قانون کار ایران مشخصا پانزده ردیف شغلی را به‌عنوان مشاغل سخت و زیان‌آور معرفی کرده است که کارگران معدن هم در این دسته قرار دارند ولی کارگران معدن به‌دلیل اینکه لیست بیمه‌شان از سوی کارفرما به سازمان تامین اجتماعی ارسال نمی‌شود و عموما حق بیمه آنها پرداخت نمی‌شود نمی‌توانند از خدماتی که برای این قشر از کارگران ارائه می‌دهند برخوردار بشوند و همین‌طور بعد از رخ دادن اتفاقات و حوادث در محل کار نمی‌توانند خسارتی دریافت کنند. در چنین شرایطی می‌بینیم که وضعیت مشاغل سخت و زیان‌آور تنها به اسم جزو مشاغل خاص قرار می‌گیرند و تا رسیدن به اینکه خدمات ویژه‌ای در اختیارشان قرار بدهیم فاصله زیادی داریم.»

سهرابی با اشاره به دیگر چالش‌هایی که باعث ضایع شدن حقوق کارگران معدن می‌شود، اضافه می‌کند: «با توجه به گزارش‌هایی که به دست همکاران ما می‌رسد یکی از عمده‌ترین مشکلاتی که باعث نادیده گرفتن حقوق کارگران معدن می‌شود، مشخص نبودن متولی معادن است از این نظر که تعداد زیادی از معادن خصوصی و دولتی دقیقا مشخص نیست که در اجاره چه شخصی است. متاسفانه مشاهده می‌کنیم معدنی که از دولت اجاره می‌شود به پیمانکار دیگری اجاره داده می‌شود و گاهی این چرخه بارها ادامه پیدا می‌کند و پس از رخ دادن حوادث دل‌خراش و تلخ مشخص نیست که کارگر باید از چه فردی شکایت کند و گاهی هم می‌بینیم که چند پیمان‌کار به صورت هم زمان در معادن مشغول به کار هستند. به‌نظرم عمده مشکل کارگران معادن در این است که برای کارفرمای مشخصی کار نمی‌کنند که بتوانند حقوق خود را از او دریافت کنند.»

او در همین زمینه و با انتقاد از دستگاه‌های نظارتی، ادامه می‌دهد: «در چنین وضعیتی اگر یک پیمانکار تخلفی انجام دهد، نمی‌توان از نظر حقوقی به آن پرداخت زیرا نظارت‌ها از سوی نهادهای بالادستی وجود ندارد و متاسفانه باید بگوییم که همین روند در معادن ادامه خواهد داشت.  در مورد حوادثی که منجرب به فوت کارگران می‌شود باید بیشتر حساسات داشته باشیم و در درجه اول کارفرمای اصلی را با جریمه‌های سنگین روبه‌رو کنند و پس از آن با افزایش نظارت از آن‌ها بخواهند تا مواردی مانند ارسال لیست بیمه به سازمان تامین اجتماعی، ایمنی محل کار، استفاده از تجهیزات کم خطر و … را در دستور کار خود قرار بدهند. توجه داشته باشید که اکثر کارگران معادن حتی از نعمت محل استراحت و همچنین سرویس بهداشتی استاندارد هم برخوردار نیستند و این موضوع می‌رساند که تا چه اندازه در خصوص کارگران معادن بی‌توجهی وجود دارد. در اینجا باید پیکان انتقادات را به سوی بازرسان اداره کار بچرخانیم که چرا موضوعات را گزارش نمی‌دهد تا از سوی مسوولان بتوان مشکلات این کارگران را پیگیری کرد.»

این فعال کارگری در ادامه همین موضوع اضافه می‌کند: «هنگامی که قانون مشاغلی را به‌عنوان مشاغل سخت و زیان‌آور معرفی می‌کنند این انتظار می‌رود که نظارت‌ها بر این مشاغل بیش از سایر مشاغل باشد ولی در واقعیت چیزی دیگر رخ می‌دهد. ما با کارگرانی روبه‌رو هستیم که کیلومترها از مراکز استان‌ها و حتی کیلومترها با مراکز شهرستان‌ها فاصله دارند و شاید در برخی نقاط ارتباط گرفتن هم به سختی صورت بگیرد در چنین وضعیتی نگرانی‌ها افزایش پیدا می‌کند؛ زیرا ما نمی‌دانیم در معادن چه بر کارگران می‌گذرد. باتوجه به این توضیحات از ادارات کار که به‌نوعی متولی کارگران و کارفرماها در استان‌ها محسوب می‌شوند انتظار می‌رود با تشدید بازرسی‌ها و جرمیه کارفرماها محیط کار کارگران را به درجات استاندارد از نظر ایمنی برسانند در غیر این صورت نمی‌توانیم به بهبود وضعیت امیدوار باشیم و باز هم شاهد بروز مشکلات تلخ و ناگوار خواهیم بود، اتفاقاتی که می‌توان از رخ‌دادنش جلوگیری کنیم.»

او با اشاره به دیگر مشکلاتی که برای کارگران معادن در ایران رخ می‌دهد، اضافه می‌کند: «دیگر مشکلی که کارگران معدن را به کام مرگ می‌برد بیماری‌های حاد تنفسی است که در میان این کارگران بسیار رایج است و در اکثر مواقع خود کارگر باید هزینه‌های درمان را پرداخت کند و اگر این توان مالی را نداشته باشد که عموما اندوخته‌ای برای پرداخت هزینه‌های درمان را ندارند، ناچار هستند تا پایان عمر با بیماری‌های تنفسی زندگی کنند رنج ببرند و یا در نیمه راه چنین بیماری‌هایی که در محل کار به ان مبتلا شده‌اند باعث مرگ‌شان می‌شود. اگر در ابتدای بروز بیماری با حمایت سازمان‌ها و نهادهای حمایت کننده از حاد شدنش جلوگیری می‌کردند شاید بسیاری از کارگران هنوز در کنار خانواده خود حضور داشتند. هزینه‌های بالای درمان و عدم بیمه تامین اجتماعی می‌تواند در سرنوشت یک خانواده نقش اساسی داشته باشد. توجه داشته باشید که اگر شرایط مالی و اجتماعی مناسب بود بی‌شک هیچ‌کس علاقه‌ای به فعالیت در محیط ناامن و غیراستاندارد معادن نداشت و همه آنها از روی ناچاری و بیکاری به این مسیر کشیده می‌شوند و نه‌تنها با این بی‌توجهی‌ها نمی‌توانند کاری از پیش ببرند بلکه در آینده به‌دلیل همین بیماری‌های خودشان سربار خانواده خواهند شد.»