راه پر پیچ و خم تامین مالی معادن از بازار سرمایه
راه پر پیچ و خم تامین مالی معادن از بازار سرمایه

کانی مگ، جعفر گودرزی- معادن کشور باتوجه به مشکلات و چالش‌های موجود در مسیر سخت و دشواری قرار گرفته‌اند. بسیاری از نهادهای مالی تمایل چندانی برای حمایت از این صنعت مهم و تاثیرگذار را نداشته و بیشتر تلاش می‌کنند کارخانه‌ها و تولیدی‌های بزرگ دیگری را حمایت کنند. از سوی دیگر مشکل تامین مالی معادن روز […]

کانی مگ، جعفر گودرزی- معادن کشور باتوجه به مشکلات و چالش‌های موجود در مسیر سخت و دشواری قرار گرفته‌اند. بسیاری از نهادهای مالی تمایل چندانی برای حمایت از این صنعت مهم و تاثیرگذار را نداشته و بیشتر تلاش می‌کنند کارخانه‌ها و تولیدی‌های بزرگ دیگری را حمایت کنند. از سوی دیگر مشکل تامین مالی معادن روز به روز پررنگ‌تر می‌شود و همین موضوع نقش معادن را در اقتصاد کشور کم‌رنگ‌تر می‌کند. سال‌هاست صحبت از تامین مالی معادن کشور از بازار سرمایه می‌شود؛ اما این مهم تاکنون محقق نشده است. شاهین چراغی کارشناس بازار سرمایه معتقد است« عدم شفافیت صورت‌های مالی یکی از مهمترین مباحثی است که تامین مالی معادن را از بازار سرمایه با مشکل رو به رو کرده است. معادن کشور برای بهره‌مندی از بازار سرمایه ملزم به ارایه صورت‌های مالی شفاف هستند.» در ادامه مشروح صحبت‌های وی را بخوانید.

در مدت زمانی که بازار سرمایه شرایط مناسبی را پشت سر می‌گذاشت هم معادن کشور نتوانستند از این ظرفیت‌ها استفاده کنند و چالش‌های تامین مالی را برطرف کنند. مهمترین دلایلی که باعث می‌شود معادن کشور نتوانند از بازار سرمایه تامین مالی کنند، چیست؟

تامین مالی از بازار سرمایه نیاز به شرایط مناسب دارد. معادن کشور هم برای تامین مالی از بازار سرمایه باید شرایط خود را با شرایط بازار سرمایه تطبیق دهند. یکی از مهمترین مسایلی که تامین مالی معادن از بازار سرمایه را با چالش مواجه کرده است، موضوع شفافیت صورت‌های مالی است. بیشتر معادن بزرگ کشور متعلق به بخش دولتی هستند. در اکثر مواقع هم صورت‌های مالی شفافی ندارند. در نتیجه برای ورود به بازار سرمایه با مشکل رو به رو می‌شوند. آنچه که در این معادن بزرگ دولتی دیده می‌شود این است که کمتر به سمت حسابداری شفاف حرکت کرده‌اند. هر معدنی یک دارایی به شمار می‌رود. برای ورود به بازار سرمایه باید ارزش دارایی و پتانسیل آن در صورت‌های مالی افشا شود. در صورت نبود صورت‌های مالی شفاف نمی‌توان از بازار سرمایه تامین مالی کرد.

ریشه این مشکل در کجاست؟ چرا معادن در مسیر درست حسابداری شفاف حرکت نکرده‌اند؟

به طور کلی معادن کشور در بخش آمار و ارقام عملکرد ضعیفی داشتند. با این حال مشکلات ریشه در بخش‌های مختلفی دارد. یکی از مهمترین مشکلات معادن کشور این است که معادن جزء انفال است. پس معادن دارای پروانه بهره‌برداری هستند؛ اما مالکیت معدن وجود ندارد.

در این شرایط طبقه‌بندی وجود دارد که معادن بزرگ، معادن متوسط و معادن کوچک را شامل می‌شود. معادن بزرگ که در اختیار دولت قرار می‌گیرد و معادن متوسط و کوچک که اجازه مالکیت خصوصی آن داده می‌شود. فعالان معدنی هر هزینه‌ای که در مسیرفعالیت خود انجام می‌دهند عمدتا در صورت‌های مالی جاری هستند. از سوی دیگر هنوز معادن کشور امکان ارزیابی اقتصادی ندارند.

همین موضوع یک عدم شفافیت به وجود می‌آورد. در بسیاری از معادن کشورمان، اگر ذخیره و توده معدنی ارزیابی شود، تنها ارزیابی فنی است و تبدیل به ارزیابی اقتصادی نمی‌شود. از سوی دیگر اگر تبدیل به ارزیابی اقتصادی شود فقط به جهت طرح امکان‌سنجی است؛ اما با واقعیت تفاوت بسیاری دارد. این مشکلات باعث شده است که صورت‌های مالی معادن برای بازار سرمایه قابل قبول نباشد. همین موضوع هم تامین مالی از طریق بازار سرمایه را با مشکل رو به رو کرده است.

در بخش معادن کوچک مقیاس چطور؟ آیا بخش خصوصی که مالک معدن است می‌تواند از بازار سرمایه تامین مالی کند؟

تامین مالی در معادن از مرحله اکتشاف آغاز می‌شود. اگر دارنده مجوز سرمایه این کار را داشته باشد می‌تواند کار اکتشاف و معدنکاری را آغاز کند، در غیر این‌صورت می‌توان از طریق بازار سرمایه اقدام  و یا سایر نهادهای مالی اقدام به تامین مالی کرد. با این حال معادن کوچک مقیاس هم باید دارای طرح‌های توجیهی مناسب، صورت‌های مالی شفاف و ارزیابی اقتصادی باشند.

در مورد توجیه اقتصادی و ارزیابی اقتصادی معدن صحبت کردید. این موضوع چقدر در پیشرفت جذب سرمایه از بازار سرمایه و تامین مالی معادن از بازار سرمایه تاثیرگذار است؟

برای اینکه ارزیابی اقتصادی صورت گیرد نیاز است که اشراف کامل به ارزش معدن وجود داشته باشد. در بیشتر معادن به دلیل نبود اشراف کامل به ارزش معدن، نمی‌توان به آمارها و اطلاعات ارایه شده اطمینان کرد. همانطور که می‌دانید، ظرفیت معدن پنهان است و ذخیره آن معلوم نیست. در دیگر صنایع این مشکل وجود ندارد. در معدن وضعیت فرق می‌کند و ارزش ذاتی معدن قابل مشاهده نیست. به همین دلیل باید عملیات استخراج انجام شود و حتی اگر عملیات استخراج هم انجام شود آن ریسک‌های ذاتی در معادن وجود دارد مانند ریزش سینه کار، اتفاقی که چند سال پیش در معادن روی افتاد. عملیات استخراج غیرفنی باعث شد سینه کار ریزش کرد و در نتیجه معدن نمی‌توانست چند سال ماده معدنی بیرون دهد. بنابراین بحث‌های فنی که در حوزه معدن وجود دارد باعث می‌شود تامین مالی آن هم متفاوت باشد و بانک بیشتر تمایل دارد به جای تامین مالی، مشارکت کند.

 بسیاری از کارشناسان معتقدند که هزینه‌های تامین مالی در معادن بالا است. این موضوع با ذات این صنعت باز می‌گردد یا ریشه در مشکلات دیگری دارد؟

صنعت معدن در تمام دنیا در دسته صنایع سخت قرار می‌گیرد. همین موضوع هم تمایل سرمایه‌گذاران و حتی فارغ‌التحصیلان برای ورود به این رشته را کم‌تر می‌کند. در حال حاضر معادن کشور با مشکل جدی ماشین‌آلات و تجهیزات معدنی رو به رو هستند. برای تامین این تجهیزات نیاز به منابع مالی فراوانی دارند. در نتیجه استفاده از روش‌های مختلف تامین مالی در معادن به یک نیاز تبدیل شده است. اگر بخواهیم بگوییم که تامین مالی معادن از طریق بازار سرمایه غیر ممکن است، موضوع اشتباهی را مطرح کرده‌ایم.

باید توجه داشت که در بخش معدن بحث مهم ارزیابی ریسک و بازده است. افرادی که در حوزه معدن سرمایه‌گذاری می‌کنند، می‌دانند که نرخ بازدهی آن بالاست، چون نرخ‌های شکست هم بالاست. در نتیجه اوراقی که در معدن می‌توان منتشر کرد قطعاً ریسک بالاتری دارد. به همین جهت امکان نکول نیز دارد چون ذات معدن ذات ریسک‌پذیری است. اما واقعیت این است که ما در این حوزه‌ها علمی کار نکردیم، در نتیجه تصویر مناسب و دقیقی از این عملیات برای کارشناس بانک و همین‌طور مردم ایجاد نشده است.

بیشترین تصویری که از صنعت معدن در اذهان شکل گرفته است، همان دشواری‌ها و سختی‌های کار معدن است. همین موضوع منجر به عدم تمایل سرمایه‌گذاران در این صنعت می‌شود. صنعت معدن در بخش تامین مالی با این چالش‌ها و مشکلات رو به رو است.

برای تامین مالی معادن آیا می‌توانیم از فرصت‌های سرمایه‌گذار خارجی و استفاده از ظرفیت‌های بازارهای بین‌المللی استفاده کنیم؟

معادن کشورمان دارای پتانسیل بالایی هستند که در سال‌های اخیر به شدت از آن غافل شده‌ایم. الگوهای اقتصاد مشارکتی یکی از مهمترین روش‌هایی است که از آن در معادن غافل شده‌ایم. با این روش‌هامی‌توانیم بخش عمده‌ای از مشکلات تامین مالی معادن را حل کنیم. صنایع نباید فقط چشم انتظار وام‌های بانکی باشند. باید از الگوهای مشارکتی و ظرفیت‌های مشارکت‌های بین‌المللی برای تامین مالی استفاده کرد. برای مثال می‌توان بخش عمده‌ای از نیاز معادن به ماشین‌آلات را با الگوهای مشارکتی تامین کرد.