کانیمگ – با وجود اینکه کشورمان از لحاظ ذخایر معدنی بسیار غنی و ثروتمند است، همیشه معادن بزرگ بیشترین توجهها و اهمیتها را به سوی خود جلب کردهاند و با وجود این اهمیتها و حمایتهای بی دریغی که به دست میآورند، بیشتر دیده میشوند و روز به روز بزرگتر و درخشانتر میشوند؛ اینها در حالی است که گنجینههای معادن بزرگ از دل معدنهای کوچک پیدا میشوند، در صورتی که اگر در مورد آنها بیشتر تحقیق شود و با دید واقع بینانه از آنها حمایت شود. مسعود بسحاق یک فعال معدنی معتقد است ” اگر در مناطق محروم در حوزه فراوری مواد معدنی از شرکتهای خصوصی حمایت شود، در نهایت این امر باعث افزایش میزان استخراج معادن، در این مناطق نیز خواهد شد. با داشتن علم و دانش کافی میتوان به بهترین نحو به استخراج مواد معدنی پرداخت و با استفاده از دانش فراوری، بیشترین بهره مالی را از آن برآورد کرد و بهترین برگشت مالی را از سرمایهگذاری در این مناطق به دست آورد.” در ادامه مشروح صحبتهای وی را بخوانید.
چقدر در مناطق محروم نیاز به نوآوری و استفاده از تجهیزات به روز احساس میشود؟
یکی از بزرگترین مشکلات امروز جامعه معدنی به روز نبودن ماشین آلات بهرهبرداری و نداشتن دانش کافی است. در جلسهای که با سازمان صمت استان لرستان داشتم نبود دورههای آموزشی مناسب برای معدنکاران را مطرح کردم. معدنکاران نیاز دارند تا از علم روز استفاده کنند و در فضای دورههای آموزشی به آنها آموزش داده شود. جلسهای تحت عنوان خانه معدن در استانها و شهرستانهاتشکیل میشود که با حضور بهرهبرداران معدنی است ولی متأسفانه هیچ آموزش خاصی در آنها ارئه نمیشود. از طرف دیگر، بهرهبرداران نیز به دنبال علوم جدید نیستند و این مهم را نادیده میگیرند و دید مثبتی به علوم جدید ندارند؛ به همین خاطر در اکثر معادن روش بهرهبرداری اشتباه است و میزان باطله برداری بسیار بیشتر از ماده معدنی است. تجهیزات جدید و ابزارهای جدید به شدت در این مناطق کارساز است و در خیلی از کارگارهها به این تجهیزات نیاز دارند؛ به طور مثال ازنا و الیگودرزمقام دوم سنگبری را در کشور دارند ولی به دلیل نبود سرمایه و ناتوانی در به روز کردن تجهیزاتشان ۸۰ درصد کارگاهها تعطیل هستند.
اهمیت احداث واحدهای فراوری و شرکتهای دانش بنیان در مناطق محروم چقدر است؟
استان لرستان پتانسیل بالایی در انباشتههای معدنی شیست و دولومیت دارد و ورود شرکتهای دانش بنیان در این مناطق بسیار مثمر ثمر خواهد بود. شیست و دولومیت غنی از عنصر منیزیم هستند و ما در معدن دهحاجی دولومیتی با عیار ۲۶-۳۲ درصد داریم و با این حساب با احداث یک واحد فراوری میتوان شمش یا کنسانره منیزم تولید کرد. به دلیل عدم حمایت در شهرهای کوچک نمیتوانیم واحد فراوری تأسیس کنیم.
همه حمایتها در قالب تعارف گفته میشوند و در مناطق محروم، علاوه بر اینکه حمایتی صورت نمیگیرد، مراکزی تحت عنوان دانش بنیان نیز وجود ندارد. به ما گفته میشود طرحتان را بنویسید و بعداز گذرندان مراحل اداری با کمبود بودجه از سوی دولت مواجه میشویم. به دلیل عدم حمایتها و کمبودها مجبور شدیم طرح را توسط افراد خودمان و در حد آزمایشگاهی پیگیری کنیم و برای امنیت بیشتر تاکنون آن را منتشر نکردهایم. به جرأت میتوانم بگویم اگر شهرهای کوچک تسهیلات لازم برای فراوری محصولاتشان داشته باشند، نه تنها باعث افزایش امید به استخراج معادن میشود بلکه امکان صادرات هم برایشان امکانپذیر میشود.
راه دیگری که برای احداث واحدهای فراوری در پیشروی بهرهبرداران در مناطق محروم وجود دارد، ارائه ۵۰ درصد از کل سرمایه است. با وجود مالیاتهای سنگین حقوق دولتی و غیره، بهرهبرداران توان ارائه ۵۰ در صد از کل سرمایه یک سایت فراوری را ندارند؛ بنابراین ملزم به خام فروشی و تقبل هزینههای جابه جایی هستند.
پس به این دلیل که این معادن در مناطق محروم هستند کم کار هستند؟
متأسفانه بله؛ کم کار هستند ولی نا گفته نماند هیچ ماده معدنی در دنیا وجود ندارد که بهرهبرداری از آن مقرون به صرفه نباشد. بعضی از مواد معدنی با توجه به هزینه بالائی که در استخراج دارند، به نظر بهرهبرداری از آنها مقرون به صرفه نیست اما با احداث واحدهای فراوری میتوان منجر به افزایش سود نهایی شد و جبران سرمایه گذاری کرد. اگر در مناطق محروم در حوزه فراوری مواد معدنی از شرکتهای خصوصی حمایت شود، در نهایت این امر باعث افزایش میزان استخراج معادن، در این مناطق نیز خواهد شد. با داشتن علم و دانش کافی میتوان به بهترین نحو به استخراج مواد معدنی پرداخت و با استفاده از دانش فراوری، بیشترین بهره مالی را از آن برآورد کرد و بهترین برگشت مالی را از سرمایهگذاری در این مناطق به دست آورد. ازنا و الیگودرز ظرفیت بالائی در ذخایر شیست دارد و با روش فراوری جدید که امروزه در آزمایشگاهها ثابت شده است، میتوان آن را فراوری و به شمش منیزیم تبدیل کرد.
پتانسیل معدنی استان لرستان را از لحاظ ذخایر معدنی چگونه ارزیابی میکنید؟
هفت درصد از منابع معدنی دنیا در کشور ایران قرار دارد و از این هفت درصد حدود ۶۷ مادهی معدنی در کشورمان شناسایی شده است که ۲۰ مورد آن در استان لرستان قرار دارد. استان لرستان از لحاظ ذخایر معدنی پلیمتال است، یعنی دارای کانیهای سیلیکاته و غیرسیلیکاته است. اکثر معادن این استان نیمه فعال یا غیر فعال هستند و با وجود پتانسیل بالایی که در انبوختههای معدنی دارد، متأسفانه تنها مادهای که از آن استخراج میشود، تالک، سنگهای تزئینی، کربنات کلسیم و … است. این نواحی دارای منابع غنی از سرب و روی، مس، آهن، قیر طبیعی، طلا، سیلیس، فلدسپات پتاسیمدار از نوع سدیک و حتی تیتانیم است؛ با این وجود اینکه این منابع قابل برداشت وجود دارند ولی متأسفانه مهجور ماندهاند و به آنها توجهی نمیشود.
به نظر شما علت اصلی نادیده گرفتن ذخایر معدنی استان لرستان چیست؟
به نظر من آگاهی پایین و حمایت نکردن سازمانهای مربوطه، مهمترین عامل نادیده گرفتن معادن این نواحی است. اعمال نشدن سیاستهای تشویقی برای بهرهبرداران استان لرستان باعث دلزدگی و ناامیدی سرمایهگذاران در افزایش وسعت کار معادن شده است. بالا بردن حقوق دولتی یکی دیگر از دلایل است که باعث میشود به زودی نیمی دیگر از معادن، تعطیل شوند. امسال حقوق دولتی به گونههای است که معدنداران باید پنج در صد از کل فروش را به دولت پرداخت کند. اینها باعث میشوند که بهرهبردار از فعالیتهای معدنی دست بکشد و نا امید شود.
عدم حمایت حقوقی سازمان صمت از بهرهبردار، اعمال نکردن سیاستهای تشویقی، ارائه نشدن انرژی ارزان، واگذاری معادن به افرادی که صلاحیت ندارند، عدم حمایت از احداث واحدهای فراوری، برگزار نکردن دورههای آموزشی مورد نیاز برای بهرهبردارن و به کار نگرفتن علوم جدید در بهرهبرداری از جمله دغدغههای معدنکاران این ناحیه است.
سال کذشته سازمانی به نام سازمان تسهیلات تأسیس شد که در جلساتی آن نه تنها مشکلات معدنداران برطرف نشد بلکه منجر به توجه بیشتر سازمان منابع طبیعی بر فعالیتهای معدنکاران شد؛ به طور مثال شهر ازنا یکی از برگترین ذخایر معدنی تالک را در خاورمیانه دارد ولی علاوه بر اینکه در این زمینه حمایتی نشده ایم بلکه به سختی آن را استخراج میکنیم.
مورد بعدی سازمان منابع طبیعی است. اساس کار منابع طبیعی تضاد با توسعه معادن است. عملیات معدنی به دلیل روند کارشان منجر به تخریب منابع طبیعی هستند ولی سازمان منابع طبیعی به دنبال احیای این منابع است. بهتر است معادن گام به گام و همراه با استخراج ماده معدنی به احیای مناطق تخریب شده بپردازد و با کاشت نهال به حفظ پوشش گیاهی کمک کند؛ با این وجود سازمان منابع طبیعی با این قضایا کنار نیامده و مخالف فعالیتهای معدنی است.
به تازگی تفاهم نامهای امضا شده است که عرصه فعالیتهای معدنی کم شود و معدنکاران برای هر مرحله از بهرهبرداری باید استعلام بگیرند؛ این قانون برای مادههای معدنی مانند تالک و سیلیس که تمرکز آنها به صورت رگهای است و تودهای نیستند وقتگیر است و عملیات استخراج را با سختی همراه میسازد.
- نویسنده : عاطفه عبدالهی