کانی مگ،اقتصاد کشور به واسطه ظهور بازارهای غیرمولد و رشد سفتهبازی در سالهای اخیر تورم، نقدینگی بالا و مشکلات عدیدهای را تحمل کرده است. وقتی در یک اقتصاد سفته بازی سهم بالایی را نسبت به سایر شاخصها از آن خود کند، داشتن اقتصاد درونزا و رسیدن به الگوهای اقتصاد دانش بنیان و مقاوم با چالش رو به رو میشود. ابراهیم نکو، کارشناس اقتصادی و نماینده مجلس دهم در این رابطه به خبرنگار کانی مگ میگوید«اقتصاد دانش بنیان زمانی رشد میکند که کشور سرمایهگذاریهای خود را به سمت بازارهای مولد و بخش واقعی اقتصاد ببرد. رشد سفتهبازی دقیقا در تضاد با اقتصاد دانش بنیان است.» در ادامه مشروح صحبتهای وی را بخوانید.
درسالی که تاکید ویژهای بر رشد اقتصاد دانش بنیان کشور شده است، همچنان بازارهای غیرمولد شرایط بهتری نسبت به سایر شاخصهای اقتصادی دارند. به نظر شما برای تغییر این مسیر و حرکت به سمت رشد اقتصاد درونزا چه باید کرد؟
شرکتهای دانش بنیان میتوانند زمینه ساز، رشد اقتصادی همراه با اقتصادی مقاوم و درونزا باشند. اقتصاد دانش بنیان بدون حضور و توجه به این شرکتها غیر ممکن است.
شرکتهای دانش بنیان امروزه یک واقعیت انکار ناپذیر در اثرگذاری بنیانی و اصولی روی اقتصاد هر کشور است؛ یعنی کشورهایی که در این موضوع برنامه ریزی نداشته باشند به ازای یک روز ماهها خسارت بر اقتصاد کشورشان وارد میکنند و در طولانی مدت دیگر قابل جبران نیست از رقابت با سایر کشور.
اقتصاد کشور در حال تغییر ماهیت و شکل از منبعمحوری به دانشبنیانی است لذا در این برهه شاهد شکلگیری کسب و کار دانش بنیان نوظهور مبتنی بر فناوری هستیم که بیشترین نرخ رشد را به خود اختصاص داده و به دنبال جذب بیشترین سهم از بازار اقتصادی کشور هستند و به شکلگیری اقتصاد دانشبنیان و جایگاه اقتصاد دانش بنیان می پردازد. آمار بازگشت سرمایه بانک جهانی هم نشان میدهد نرخ بازگشت سرمایه در بخش کشاورزی ۳۰ درصد، صنعت ۵۰ درصد و خدمات ۱۰۰ درصد است که اغلب کسب و کار دانش بنیان و فناورانه در حوزه خدمات هستند.
چگونه این تغییر مسیر محقق خواهد شد؟
احساس نیاز برای گذر از اقتصاد منبع محور به اقتصاد دانش بنیان در تمامی جوامع بیش از پیش احساس میشود و باید زمینه تولید محصولات دانشبنیان را از طریق شکلگیری کسب و کار دانش بنیان کوچک و متوسط فراهم کرد تا از دایره رقابت جا نماند. طبیعتا تحقق و شکلگیری اقتصاد دانش بنیان در عصر پرشتاب کنونی که کارآفرینی مبتنی بر فناوری و به دنبال آن کسب و کارهای دانش بنیان موتور رشد اقتصادی محسوب میشود، به اشتغال پایدار فارغالتحصیلان دانشگاهها کمک بسزایی خواهد کرد. در این حوزه اقتصاد، نوآوران، صاحبان فکر و طراحان کسب و کار دانش بنیان ، سرمایههای اصلی ، موضوع فنآفرینی محسوب میشوند تا با ایجاد شرکت های دانشبنیان، سهم قابل توجهی در توسعه صنایع با فناوریهای برتر و ایجاد اشتغال برای دانشآموختگان دانشگاهی فراهم کنند.
آیا شرایط حضور شرکتهای دانش بنیان در مجامع و بازارهای بینالمللی وجود دارد؟
برای اینکه این شرکتها از حالت تدافعی به حالت تهاجمی در بازارهای بینالمللی ورود پیدا کنند،باید ریز مسائل مرتبط با شرکتهای دانش بنیان بیشتر بررسی و اعتبارات لازم و حمایت کافی از طرف دولت در بودجه بیشتر مورد توجه قرار گیرد که تأثیرات در کلیه سطوح اقتصادی و اقتصاد مقاومتی را با افق روشن رو به رو کند. کارشناسان در اصول ابلاغی در اقتصاد مقاومتی کلیه کشور را به تحرک وا میدارند که بتوانند تغییرات جامع از شرکتهای کلاسیک به شرکتهای دانش بنیان داشته باشند تا به مرگ تدریجی مبتلا نگردند و برای رقابت در تجارت جهانی باید مدرنتر از گذشته عمل کنند.
چرا ماهیتا اقتصاد دانش بنیان برای کشور حیاتی است؟
در اقتصاد دانش بنیان، نیروی کار تخصصی به عنوان سواد رایانه ای شناخته میشود و در پردازش دادهها، توسعه الگوریتمها و مدلهای شبیهسازی شده و نوآوری در فرایندها و سیستمها، به خوبی آموزش دیدهاست. مایکل پورتر، استاد دانشکده بازرگانی هاروارد، ادعا میکند که اقتصاد امروز بسیار پویاتر است و مزیت مقایسهای کمتر از مزیت رقابتی است که به «استفاده بیشتر از ورودیها، که به نوآوری مداوم نیاز دارد» متکی است. در نتیجه، مشاغل STEM فنی شامل دانشمندان رایانه، مهندسین، شیمی دانان، زیست شناسان، ریاضیدانان و مخترعین علمی تقاضای مستمر را در سالهای آینده شاهد خواهند بود. علاوه بر این، خوشههای واقع شده، که مایکل پورتر معتقد است در اقتصادهای جهانی بسیار حیاتی است، بهصورت محلی با صنایع مرتبط، تولیدکنندگان و سایر نهادهای مرتبط با مهارت، فناوری و سایر ورودیهای متداول ارتباط برقرار کنید. از این رو، دانش کاتالیزور و پیوند دهنده در اقتصادهای مدرن است. از آنجایی که سالهاست فارغالتحصیلان کشورمان ترک دیار میکنند و دانش خود را دراختیار کشورهای بیگانه قرار میدهند، اگر حمایتهای کافی از این افراد انجام شود، بیشک نتایج مطلوب و قابل قبولی در مسیر حرکتی اقتصاد مقاومتی خواهیم داشت.
آیا شرکتهای دانش بنیان میتوانند منجر به تجمیع منابع شوند؟
یکی از الزامات تولید دانش بنیان و اشتغال آفرین، استفاده از توانمندی بخش مردمی تعاون است و شرکتهای تعاونی دانش بنیان، توسعه اقتصادی بر پایه دانش و تحقق اهداف علمی و اقتصادی در راستای گسترش اختراع و نوآوری را دنبال میکنند.وقتی این اتفاق بیفتد بدون شک هم منابع مالی تجمیع شده و هم منابع انسانی، در نتیجه یک دستاورد مناسب حاصل میشود. سال ۱۴۰۱ با رویکرد اقتصاد دانش بنیان، بستر مناسبی را برای شرکتهای تعاونی دانش بنیان فراهم میکند و از نقاط مهم تحقق اقتصاد مقاومتی محسوب میشود.
بسترسازی برای اقتصاد دانش بنیان، مهمترین عنصر در راهاندازی اقتصاد هر کشوری منابع انسانی و نیروی کار فعال آن کشور است. ایجاد انگیزه رشد و مسیرهای مشخص برای تمامی نیروهای کار از وظایف اصلی حاکمان در یک اقتصاد دانشبنیان است. مسیرها باید به گونهای در جامعه نهادینه شود که دانشآموزی که مسیر دانشگاه، علم، تخصص، خلاقیت و نوآوری را در پیش میگیرد، در دورنمای ذهن خود از هر جهت دارای رفاه اجتماعی بالاتر به نسبت افرادی که مسیر واسطهگری، دلالی و مسیر غیرتخصصی را بر میگزینند، باشد. لازمه این امر ارزشگذاری حقیقی به تولیدات دانشبنیان و تحقیقات در کشور است. با اختصاص بودجههای قوی به امور تحقیقات بنیادی و تخصصی در کشور و طبیعتا قدرت گرفتن بخش خصوصی و جذب نیروهای متخصص با درآمدهای بالا و در نظر گرفتن این امر بهعنوان یک سیاست کلی در کشور (و نه دولتها) میتوان به این امر نزدیک شد. البته باید میان شرکتهای دانش بنیان و اقتصاد دانش بنیان نیز تفاوتهایی را قایل بود.
این دو چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟
همانطور که آشکار است میان دو مفهوم اقتصاد دانش بنیان و شرکت های دانش بنیان فاصله قابل توجهی وجود دارد؛ شرکتهای دانش بنیان یکی از بازیگران اقتصاد دانش بنیان هستند؛ شاید در دورهای که در کشور به لحاظ شناختی و تجربی، سابقه جدی از فعالیتهای موفق دانش بنیان وجود نداشت، میشد گفت که این شرکتها مهمترین و با اولویت ترین بازیگری هستند که باید در اقتصاد دانش بنیان مشروعیت بخشی شود. اما امروزه و با گذر از این مرحله نیازمندیم به فهم دقیقتر از مجموعه سازوکارهای اقتصاد دانش بنیان، که موفقیت شرکتهای دانش بنیان نیز درون آن تضمین شده است.
یکی از خطرات تمرکز بر شرکتهای دانش بنیان، بدون دیدن نقشه کلیتری به نام اقتصاد دانش بنیان، این است که ما از سمت تقاضا برای خدمات و محصولات این شرکتها غفلت کنیم. مشتری اغلب شرکتهای دانش بنیان، بخش بزرگ اقتصادی کشور در حوزه صنعت و خدمات و کشاورزی هستند که باید برای تامین فناوریهای مورد نیاز خود به این شرکتها مراجعه کنند. در شرایطی که سالها کشور دچار رکود اقتصادی و به تعبیر برخی منتقدین، صنعتی زدایی (به جای صنعتی شدن) بوده است، چالش جدی برای برپایی صنایع مولد و رقابتی در کشور داریم که بتوانند مشتری واقعیِ شرکتهای دانش بنیان باشند.
- نویسنده : جعفرگودرزی