باید‌ها و نباید‌های توسعه بخش معدن
باید‌ها و نباید‌های توسعه بخش معدن
ابتدا باید گفت بحث معادن از بحث اقتصاد و صنعت کشور جدا نیست، این بدان معنااست که بسیاری از عواملی که در عدم‌رشد صنعت کشور وجود دارد، با نوعی گام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری متفاو‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ت در بخش معدن هم دیده می‌شود. بزرگ‌ترین آسیبی که امروز از عدم‌رشد خود می‌بیند آن است که اداره کردن کشور گران و این کار توسط مدیران غیر‌حرفه‌ای انجام می‌شود.

این موضوع باعث می‌شود مدیران غیر‌حرفه‌ای تصمیمات متفاوت، اشتباه و غیر‌کارشناسی برای بخش معدن اتخاذ کنند. البته اگر این تصمیمات درست باشد یا نشانه‌هایی از درست بودن در آن دیده شود، برای بخش معدن گران تمام شود، بنابراین نبود مدیران حرفه‌ای و کارآمد و پشت‌میزنشین در بخش معدن نسبت به دیگر بخش‌های صنایع ملموس‌تر است. توقع ما از بخش معدن این است که مدیران آن افرادی سر زمین رفته بوده و با موضوعات کارخانه‌های معدنی آشنا باشند، اما متاسفانه مدیران بخش معدن این خصوصیت را ندارند. بررسی‌ها نشان می‌دهد، عمده مدیران معدنی دارای این مشخصه هستند. البته انگشت‌شماری در بین آنها دیده می‌شود که از بدنه کارشناسی اجرایی آمده‌اند.

درنتیجه باید قبول کرد مدیران ما در بخش معدن مدیران کارآمدی نیستند، از سویی دیگر درحالی‌که در اصول قانون‌اساسی کشور بحث آمایش سرزمین آمده، اما در معدن و زیرساخت‌ها، اصل آمایش به‌معنای درست خود اجرا نمی‌شود، یعنی نباید پس از صدها‌میلیارد دلار فروش نفت پس از پیروزی انقلاب، منطقه محرومی در کشور داشته باشیم ولی این‌گونه نیست زیرا زیرساخت‌ها در این مناطق فراهم نشده و این موضوع را به سرمایه‌گذار سپرده‌ایم.

درواقع نبود زیرساخت‌های مناسب در بخش معدن باعث‌شده در بسیاری از موارد حجم سرمایه‌گذاری ما به سمت مناطق برخوردار محروم نرود.

متاسفانه خراسان‌جنوبی را تقریبا در بخش معدن فراموش کرده‌ایم. همچنین سیستان و بلوچستان را با تمام تبلیغاتی که از سوی شرکت‌های بزرگ معدنی صورت می‌گیرد، فراموش کرده‌ایم. از سویی دیگر در استان‌هایی که در بخش معادن آنها فعال هستیم به‌دلیل اداره گران کشور، استحصال محصولات نیز گران تمام می‌شود. این موضوع سوددهی در بخش معدن را کاهش می‌دهد.

اما سومین دلیل برای توسعه بخش معدن که عمدتا در تبلیغات بزرگ دیده می‌شود، بهره‌مندی کامل از تمام ظرفیت‌های ماده‌معدنی است، اما این‌گونه نیست. کسی که کنسانتره سنگ‌آهن تولید می‌کنند به‌طور عموم آهن را از ذخیره موجود استحصال می‌کند. این موضوع برای سایر مواد معدنی هم مشاهده می‌شود. این زنجیره به اندازه‌ای پیچیده شده‌است که این توجیه در عمل از بین می‌رود. از سویی دیگر آنقدر بالادستی‌ها افزایش یافته که نه به استحصال کامل محصولات می‌رسیم و نه قیمت تمام‌شده مناسبی را شاهد هستیم؛ به همین دلیل باید بار دیگر اشاره کرد که بخش معدن گران مدیریت می‌شود.

موضوع چهارم شاید تکراری باشد و سال‌هاست بیان می‌شود، توسعه اکتشاف در کشور است که بسیار ناموزون و ضعیف است، یعنی ما در بحث اکتشافات زیرزمینی عملکرد ناقصی را از خود به‌جای گذاشته‌ایم. درواقع ما معادن زیرزمینی بزرگی را در ۴۰ سال‌اخیر ایجاد نکرده‌ایم، اگر هم مواردی موجود است ناشی از توسعه معادن قدیمی است. این بدان معنا است که به زیرزمین نگاه ویژه و خاصی نداریم. متاسفانه بخشی از موضوعات در عدم‌توسعه بخش معدن به موضوع معادن زیرزمینی بازمی‌گردد. اگر با ظرفیت شناسایی فعلی قرار باشد کار کنیم و تکنولوژی‌ها را به‌روز نکنیم، ممکن است ذخیره فعلی سنگ‌آهن تنها پاسخگوی نیاز در ۱۱سال‌پیش‌رو باشد. این موضوع برای موادی همچون مس، سرب و روی و… نیز وجود دارد.

درنتیجه باید از مواد معدنی کم‌عیار استفاده بهینه داشته باشیم. باید در زمینه استحصال مواد کم‌عیار برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری صورت بگیرد. از سویی دیگر باید به مواد معدنی غیر‌فلزی نیز نگاه ویژه داشته باشیم که متاسفانه این نگاه دیده نمی‌شود. در کنار این موارد باید به فکر ارتقای تکنولوژی‌های بخش معدن بود.

دولت امروز بزرگ‌ترین صاحب پهنه‌های معدنی است که باید روی فرآوری مواد معدنی کم‌عیار سرمایه‌گذاری و فعالیت کنند. زمانی‌که می‌گوییم جزو ۱۵ کشور معدنی جهان هستیم باید به سراغ اقتصادی کردن ذخایر کم‌عیار برویم. ممکن است امروز این ذخایر اقتصادی نباشند اما بدون‌شک چندی دیگر بهره‌برداری از آنها دارای توجیه اقتصادی خواهد بود. باید این منابع معدنی را به ذخایر ارزشمند معدنی تبدیل کرد. اکتشاف در این بحث بسیار حائزاهمیت است و باید به سمت توسعه هرچه بیشتر آن رفت. تمامی کشورهای بزرگ از جمله آمریکا، چین، روسیه و… به سراغ بهره‌برداری از ذخایر موجود در عمق رفته‌اند. متاسفانه نگاه ویژه‌ای به این ذخایر نداریم، اما امروز باید توسعه اکتشافات در دستور کار باشد زیرا نبود آن امروز به ضعف بزرگی تبدیل شده‌است.

فراموش نکنیم سرمایه‌گذار خارجی با توجه به شرایط موجود نداریم و درها را به روی کنسرسیوم‌های بزرگ معدنی دنیا بسته‌ایم؛ درحالی‌که ایجاد این مسیر نقش مهمی در توسعه بخش معدن کشور و بهره‌برداری از ذخایر موجود در عمق دارد. در کنار موارد یادشده باید به این نکته اشاره کرد که سازمان‌هایی همچون سازمان حفاظت محیط‌زیست، انرژی اتمی، وزارت نفت و… منجر به بلوکه‌شدن بسیاری از مناطق معدنی در کشور شده‌اند.

این سازمان‌ها باید اجازه دهند این مناطق زیرنظر خودشان توسعه پیدا کنند. در نهایت باید به این موضوع تاکید کرد که موارد یادشده منجر به عدم‌توسعه بخش معدن شده‌است؛ درحالی که این بخش می‌تواند نقش مهمی در توسعه اقتصادی، ایجاد ارزش‌افزوده و اشتغال‌زایی داشته باشد. درنتیجه باید به‌دنبال رفع موانع موجود بود تا بتوانیم حداکثر بهره‌برداری از ذخایر معدنی کشور را داشته باشیم.